persian

از همه جای ایران
۱۸
اسفند

 قلعه سنگی



قدمت این قلعه زمان سلسله سلجوقیان می رسد و در مسیر راه ابریشم در نزدیکی شهر پرند قرار دارد.


این بنای سنگی در گذشته بعنوان بنای حکومتی مورد استفاده بوده است و از شاهکارهای اسلامی بشمار می رود.این بنا از دوبخش تشکیل شده است ،ساختمان مرکزی که به احتمال به دوران ساسانی و پیش از اسلام است ولی خود قلعه به دوره آل بویه و اوایل اسلام باز می گردد.این قلعه از کهن ترین قلعه های سنگی تهران و انگشت شمار ترین قلعه های حکومتی کشور است.



  • mohammad poozeshi
۱۸
اسفند

پل بازارک

این پل بر روی رودخانه فصلی سیاب (سیاه آب) که در گذشته جاری بوده قرار گرفته است و در زمان خود به لحاظ اهمیت راه ارتباطی رباط کریم به ساوه و برقراری ارتباط شرق به غرب از ارزش فراوانی برخوردار است.

به طوریکه قبل از احداث جاده های جدید، در زمان جاری شدن آب رودخانه سیاب تنها راه ارتباطی بین کاروانسرای حاج کمال واقع در رباط کریم (شرق) و قلعه سنگی در غرب و راه ارتباطی به ساوه بوده است.

پل بازارک مربوط به دوره قاجار است و در رباط کریم، محله بازارک، خیابان شهید مجید ناصری واقع شده و این اثر در تاریخ ۲ بهمن ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۱۰۸۱۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

نقشه ساختمان پل در امتداد شرق به غرب و به طول 19/60 و عرض 5/20 به صورت سه چشمه طاق شامل یک دهانه بزرگ و دهانه کوچکتر در دو جانب می باشد .

  • mohammad poozeshi
۱۵
اسفند

کاروانسرای فتحعلی شاهی یا کاروانسرای رباط کریم، در کیلومتر ۳۰ جاده تهران-ساوه در شهرستان رباط کریم استان تهران قرار دارد.

بر اساس منابع موجود، این کاروانسرا در محله بازارک رباط کریم در سال ۱۲۴۵ هجری قمری در زمان پادشاهی فتحعلی شاه بنا شد. هم‌اکنون در این بنا کتیبه تاریخ‌دار وجود ندارد اما در گذشته کتیبه‌ای بر بالای درِ کاروانسرا نصب بوده که تاریخ اوایل قرن سیزده هجری قمری را نشان می‌داده است. بر روی کتیبه دیگری نام «آقا کمال» که بانی این کاروانسرا بوده، حک شده است. این کتیبه در ابتدا بر سردرِ ورودی نصب بوده اما در مراحل مرمت از این قسمت جدا و در داخل بنا قرار گرفت تا امنیت بیشتری داشته باشد.

کاروانسرای فتحعلی شاهی که در حال حاضر سالم و پابرجاست، در حدود ۳۵۰۰ مترمربع مساحت دارد که ۲۴۰۰ مترمربع از آن زیربنا و ۱۰۰۰ مترمربع بقیه را صحن کاروانسرا تشکیل می‌دهد. پیرامون حیاط مربع شکل میانه بنا، ایوانچه‌هایی و در پشت هر یک، حجره‌ای واقع است. تمام حجره‌ها و ایوانچه‌ها، شکلی یکسان و اندازه‌ای ثابت دارند و به این ترتیب به این کاروانسرا صورتی منظم بخشیده‌اند. هریک از حجره‌ها طاقچه‌بندی منظمی دارد و در میانه ضلع انتهایی آن، بخاری دیواری تعبیه شده است. در میان هر یک از اضلاع شمال غربی و جنوب شرقی حیاط، ایوانی قرار گرفته است. عرض این ایوان‌ها با ایوانچه‌های پیرامون حیاط تفاوتی ندارد. در انتهای ایوان جنوبی شرقی، شاه‌نشین دو طبقه‌ای قرار دارد. تنها تزئینات این کاروانسرا آجرکاری است که بر الگوی دو ایوانی بنا تأکید می‌کند.

اصطبل‌ها که کاروانسرا را احاطه کرده‌اند، به ۵ قسمت تقسیم می‌شوند. راه یک قسمت از اصطبل‌ها از فضای ورودی و انتهای ایوان شمال غربی و راه چهار قسمت دیگر از آخرین طاق‌نماهای اضلاع شمال شرقی و جنوب غربی حیاط است. در مجاورت ورودی چهار قسمت اخیر، حجره‌هایی برای چهارپا داران تعبیه شده که هر یک شکلی متفاوت با بقیه دارد.

از قسمتی از این کاروانسرا که به سالن اجتماعات معروف است، برای نقالی و داستان‌سرایی استفاده می‌شد. در قسمت پشت بام این کاروانسرا، دو برج دیده‌بانی وجود دارد که نگهبانان در این مکان قرار می‌گرفتند تا بتوانند تمام نواحی رباط کریم را به خوبی رصد نمایند.

مصالح به کار رفته در این بنا، سنگ، آجر، ملات گل و گچ است و تنها تزئینات کاروانسرا، آجرکاری است.

کاروانسرای فتحعلی شاهی علاوه بر سابقه تاریخی، ویژگی‌های بی‌مانندی دارد که آن را در میان کاروانسراهای کشور ممتاز می‌سازد از جمله آن که در حیاط این کاروانسرا، کوره‌های ذوب فلز به چشم می‌خورد که نشانگر یکی از کاربردهای این بنا به عنوان ضرابخانه بوده است.

این بنا پس از افول دوران کاروان‌ها، مدتی به عنوان پاسگاه ژاندارمری و سپس محل اسکان افراد محلی بود و مدتی به عنوان فضای ورزشی در اختیار سازمان تربیت بدنی قرار گرفت تا این که در سال ۱۳۷۹ خورشیدی، به میراث فرهنگی تحویل داده شد و پس از آن که مدتی به عنوان انبار چوب درخت شمشاد استفاده می‌شد، مرمت شد. در حال حاضر نیز سازمان میراث فرهنگی و گردشگری رباط کریم، در این کاروانسرا به برگزاری کلاس‌های صنایع دستی پرداخته است.

کاروانسرای فتحعلی شاهی روبروی مسجد جامع رباط کریم قرار دارد و دسترسی به آن از طریق بلوار امام خمینی، انتهای خیابان مصلی، بلوار شهید سید مجتبی کمالی امکان‌پذیر می‌باشد.

رباط کریم تا حدود ۵۰ سال پیش، از اطراقگاه‌های مهم کاروانیان در غرب و جنوب دشت تهران محسوب می‌شد. در واقع نام این منطقه (رباط کریم) نیز از واژه «ربط» گرفته شده که در زبان عربی به معنی «افسار کردن اسب» می‌باشد و مکانی است که علاوه بر حوض و آب‌انبار، دارای اتاق‌های متعددی که گرداگرد حیاط را فراگرفته و مسافران می‌توانند در آن استراحت کنند. در فرهنگ معین رباط مکانی است برای استراحت فقرا و صوفیان. اما با احداث جاده ترانزیت تهران-ساوه که از شمال شهر قدیم رباط کریم عبور می‌کند، بافت قدیمی این شهر به تدریج متروک شد و شهر جدید در امتداد جاده ساوه گسترش یافت.



دوستان عزیز بازدید از این مکان تاریخی بر خلاف جاهای تاریخی در شهرهای دیگر مثل کاشان و اصفهان کاملا رایگان بوده و بنده به همه دوستان پیشنهاد بازدید از این مکان تاریخی را میکنم.

  • mohammad poozeshi
۱۵
اسفند

تهران




تهران پایتخت ایران در پهنه‌ای بین دو وادی کوه و کویر و در دامنه‌های جنوبی البرز گسترده شده و ۱۱۹۰ متر از سطح دریا فاصله دارد.
 

این شهر از سمت جنوب به کوه‌های ری و بی‌بی‌شهربانو و دشتهای هموار شهریار و ورامین و از شمال به واسطه کوهستان محصور شده‌است.

تهران در قلب سه منطقه طبیعی

- کوهستان‌های شمالی تهران؛ که بلندترین قله این کوهستان - توچال - با ۳۹۳۳ متر بر تمام فضای شهر مشرف است.
- دومین منطقه، دامنه‌های البرز است؛ که به تپه ماهورها و دره‌های اوین، درکه، نیاوران، حصارک و سوهانک منتهی می‌شود و همواره خیل عظیمی از جمعیت را بسوی خود فرامی‌خواند.

- منطقه سوم دشتی است که قسمت اعظم شهر تهران بر آن گسترده شده‌ و دارای شیب ملایمی با جهت شمالی- جنوبی است.
فضای جغرافیایی شهر تهران در کوه و دشت به وسیله دو رود کرج در غرب و جاجرود در شرق مشخص می‌شود که در نزدیکی کویر نمک در جنوب شرقی تهران به یکدیگر می‌پیوندند.

دمای تهران بین 7- تا 4/39 + درجه (میانگین ماهانه حداکثر 27 و حداقل 1/0 درجه) و بارندگی سالانه 316 میلیمتر است.

وسعت تقریبی تهران 700 کیلومتر مربع است که با حریم آن قریب دو هزار کیلومتر مربع مساحت دارد. جمعیت تهران حدود 8 میلیون نفر است که با احتساب شهر های استان و شهرکهای اقماری آن چیزی حدود 12 میلیون برآورد می‌شود. شورای شهر، تهران را به 22 منطقه شهری تقسیم کرده است.

تهران بزرگترین و مهم‌ترین شهر ایران است. بر اساس اطلاعات دریافتی از سایت رسمی شهرهای بزرگ دنیا، تهران به لحاظ مساحت صدو بیست‌و پنجمین کلان شهر دنیاست.اما از نظر جمعیت در رتبه بیست و هشتم جهان قرار دارد. 

این بزرگی و موقعیت ویژه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و جغرافیایی آن و تمرکز امکانات (در مقایسه با سایر نقاط کشور) سبب شده بسیاری از مردم کشور (برای کار، تحصیل، درمان، انجام امور اداری، خرید یا فروش کالا و تفریح) به این شهر آمده و تدریجاً در آن ساکن شوند.

قریب 5/11% جمعیت کشور، 24% جمعیت با تحصیل عالی کشور، 26% تولید ناخالص ملی، 14% بودجه عمرانی کشور، 5/26% بودجه جاری دولت، 38% امکانات فرهنگی و آموزشی و 26% امکانات درمانی کشور در این کلان شهر متمرکز شده است.

اداره کلان شهر

این کلان شهر با انبوه نیازها و مسائل جاری و عمرانی خود، توسط  چندین سازمان و نهاد دولتی یا عمومی هدایت می‌شود که شهرداری (در چارچوب راهبردهای وزارت کشور و شورای شهر) متولی اصلی ساماندهی مسائل شهر و ارتقای مشارکت و رضایت شهروندان است. تراکم بالای جمعیتی در این شهر 200 ساله، موجب شده سیاست‌های  مسئولان شهری مبتنی بر جلوگیری از رشد جمعیت باشد. شهر تهران با تراکم جمعیتی 10 هزار و550 نفر در هر کیلومترمربع، جزو شهر‌های با تراکم بالاست.

اداره مطلوب این شهر، تنها با کلان نگری و هماهنگی مدیران ذیربط همه دستگاه‌های اجرایی مقدور می‌باشد تا برای رعایت منافع عمومی و شهروندمداری، در بهبود امور شهر مشارکت نمایند.

جابجایی در تهران

یکی از مشکلات شهر تهران که گاهی از آن نیز به عنوان کلاف سر در گم یاد می‌شود، وجود ترافیک سنگین خودرو هایی است که در این ابر شهر خاورمیانه از سویی به سوی دیگر می‌روند.

به گفته کارشناسان حمل و نقل و امور شهری، روزانه بیش از سه میلیون خودرو و دو میلیون موتورسیکلت در تهران تردد می‌کنند و همین مسئله به تنهایی کافی است تا مسئولان شهری تهران را مجاب کند تا بخش قابل توجهی از طرح ها و برنامه‌های خود را به روان‌سازی ترافیک و تسهیل مسافرت های درون شهری  اختصاص دهند.

توسعه حمل و نقل عمومی و گسترش زیر ساخت های شهری، شبکه های بزرگراهی، احداث تقاطع های غیر همسطح و ایجاد سیستم ها و تجهیزات هوشمند از اولویت های مدیریت شهری برای بهبود ترافیک تهران بزرگ است. 

 تسریع‌ در گسترش خطوط و ایستگاههای قطار شهری  و توسعه خطوط اتوبوسرانی تندرو از مواردی است که نگاه اصلی مدیریت شهری بر آن استوار است.

ناوگان قطار شهری با ظرفیت نزدیک به 60 ایستگاه در شبکه‌ای به طول 105کیلومتر، سه خط  BRT به عنوان مکمل مترو‌ در برخی مناطق پر ازدحام پایتخت، 6هزار دستگاه اتوبوس و حدود 95 هزار دستگاه تاکسی وخودروی شخصی هر روز اقدام به جابجایی 18 میلیون سفر درون شهری می‌کنند.

تهران؛ کانون سفر

روزانه حدود 200 هزار نفر و سالانه بیش از 70 میلیون نفر  یعنی معادل جمعیت کل کشور از  نقاط مختلف ایران به تهران سفر می‌کنند که بالغ بر 70 درصد از این تعداد از طریق چهار پایانه‌ مسافری وارد پایتخت می‌شوند؛ پایانه مسافربری شرق در خیابان دماوند، غرب در خیابان آزادی، بیهقی‌ در میدان آرژانتین و پایانه مسافربری جنوب در خیابان بعثت بزرگترین پایانه‌هایی هستند که در مبادی ورودی تهران اقدام به جابجایی مسافران می‌کنند.

شبکه خطوط راه آهن، محور ارتباطی دیگری است که از نظر حجم مسافر و حمل و نقل کالا از تهران به کلیه نقاط ایران و بالعکس درصد بالایی را به خود اختصاص داده و همچنین خطوط سراسری تهران - اروپا نیز از مبدا تهران فعالیت گسترده‌ای دارد.

ناوگان حمل و نقل هوایی بخش دیگری از سفر های برون شهری تهران را پوشش می‌دهد. تهران دارای دو فرودگاه بین‌المللی است؛ فرودگاه بین‌المللی مهرآباد که نخستین فرودگاه بین‌المللی تهران است و فرودگاه بین‌المللی امام خمینی نیز با وسعتی بالغ بر ۱۵ میلیون مترمربع در ۳۵ کیلومتری جنوب غربی تهران واقع شده‌است.

پایتختی برای همه امور در همه فصول

تهران مرکز همه امور در ایران است؛ مرکز حکومت، سیاست، اقتصاد، کاروتجارت، علم وصنعت، تولید و.... مرکز تصمیمات بزرگ.
تهران در تمام روزهای سال پرجنب و جوش است. شهری است پول‌ ساز برای آدم‌های جوان و پرانرژی. 
در تهران همیشه دیراست. به همین خاطر ساکنان این شهر بخوبی درک می‌کنند که وقت طلاست.
صبح تهران دیدنی‌تر از هر وقت دیگری است؛ همه دونده‌اند.
شاید این پایتخت برای آنها که دور از هیاهو محیطی آرام را طلب می‌کنند، آنقدرها هم مناسب نباشد.
تهران اما ویژگی دیگری نیز دارد؛ شهری است خبرساز.

تهران ارزان اما گران

هر چند تهران به عنوان پایتخت ایران در رتبه‌بندی گران‌ترین شهرهای جهان منظور نشده است، اما با در نظر گرفتن متوسط قیمت دو‌میلیون تومان برای هر متر واحد مسکونی 120 متر مربعی در تهران و محاسبه ارزش آن براساس نرخ دلار، این پایتخت، درانتهای جدول  گرانترین شهرهای جهان قرار می‌گیرد. در این صورت تهران در مقایسه با 112 شهر گران جهان، جزو ارزان‌ترین‌ها می‌شود.

تهران؛ از کوچه باغ تا آسمانخراش

تهران اول بار حدود 200 سال پیش توسط آغا محمدخان قاجار به عنوان پایتخت ایران برگزیده شد. تقریبا بیشتر عمارت‌ها و ابنیه قدیمی تهران که امروز بخشی از میراث فرهنگی ایران را شامل می شود متعلق به‌ همان دوره و یا عهد صفوی است.
مردم تهران دستکم 100 سال پایتخت نشین بودند اما از مزایای پایتخت بی بهره بودند.
از ساده ترین امکانات شهری خبری نبود. تهران اما منطقه ای خوش آب و هوا بود.
 تقریبا چهار طرف تهران را باغات مشجر و سبزه‌زارهای متعدد در بر‌گرفته بود، باغ و باغچه‌های سبز و خرمی که هم وسیله هواخوری و تفریح مردم بود و هم کمک به تصفیه‌ هوا می‌کرد.
به هر ترتیب پس از فتح تهران به دست مشروطه‌خواهان، این پایتخت صاحب بلدیه شد.
از این به بعد بود که مردم تهران به مرور طعم شهر نشینی را چشیدند.
اما «بلدیه» با تمام فراز و نشیب‌های خود، توانست «طهران» را «تهران» کند و شهر پر از گرد و غبار را که درشکه‌های ناصری تنها وسایل نقلیه آن بودند به شهری وسیع تبدیل کند که خیابان، ماشین، اتوبوس و حتی بولوارها و میادین جدید نمادهای جدید آن بودند. به همین ترتیب تهران رفته رفته کوجه باغ‌های خود را به بهای دستیابی به شهر نشینی مدرن از دست داد و مردمانش سکونت در آسمانخراشها را به زندگی در کوچه‌های باصفا و پرخاطره ترجیح دادند.

بحران هویت، چشم انداز آینده

به هر حال شهر تهران  در روند پر شتاب شهرنشینی،  به ویژه در عرصه مهاجرت، ساخت‌و ساز و حوزه حمل و نقل و ترافیک آسیب های فراوانی را متحمل شد؛ ازدحام جمعیت، تراکم ساختمان، آلودگی هوا، تلف شدن بهترین ساعات مردم در ‌راه بندان های طولانی و کسل‌کننده، رمق از جان و روح این شهر و مردم آن گرفته است.
حالا کار به جایی رسیده که گویی تهرانی‌ها تنها با خاطرات این شهر و هویت گذشتگان خود زندگی می‌کنند. 

با این همه در چند سال اخیر، مد‌یریت شهرداری تهران در مجموعه مدیریت شهری سیاست‌ها و برنامه های ساختاری امیدوارکننده‌ای را با رویکرد بازگشت عناصر هویت ساز به پایتخت به کار گرفته است.

در چشم انداز بر نامه راهبردی شهرداری پایتخت نیز تهران، شهری با اصالت و هویت ایرانی اسلامی، روان، منسجم و پایدار با ساختاری مناسب برای سکونت و فعالیت دیده شده است.

نماد تهران کجاست؟

قدری دشوار است اگر  بخواهیم  یک موقعیت و یا یک بنا و سازه را برای شهری مثل تهران به عنوان تنها نماد این شهر کهن گزینش کنیم؛ میدان توپخانه، خیابان ولی عصر،برج طغرل، برج آزادی، برج میلاد و... همه و همه  تبلوری از شکوه و جلوه‌ای از معماری قدیم و مدرن را پیش روی‌مان قرار می‌دهد.

  • mohammad poozeshi
۱۵
اسفند

خلیج فارس



خلیج فارس (یا شاخاب پارس) آبراهی است که در امتداد دریای عمان و در میان ایران و شبه جزیره عربستان قرار دارد. مساحت آن ۲۳۷٬۴۷۳ کیلومتر مربع است، و پس از خلیج مکزیک و خلیج هادسون سومین خلیج بزرگ جهان بشمار می‌آید.

 خلیج فارس از شرق از طریق تنگه هرمز و دریای عمان به اقیانوس هند و دریای عرب راه دارد، و از غرب به دلتای رودخانه اروندرود، که حاصل پیوند دو رودخانهٔ دجله و فرات و پیوستن رود کارون به آن است، ختم می‌شود. کشورهای ایران، عمان، عراق، عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عربی، قطر و بحرین در کناره خلیج فارس هستند. در این میان سواحل شمالی خلیج‌فارس تماماً در جغرافیای سیاسی ایران قرار دارند. به سبب وجود منابع سرشار نفت و گاز در خلیج فارس و سواحل آن، این آبراهه در سطح بین‌المللی، منطقه‌ای مهم و راهبردی بشمار می‌آید.



نام تاریخی این خلیج، در زبان‌های گوناگون، ترجمه عبارت «خلیج فارس» یا «دریای پارس» بوده‌است. همچنین در تمام سازمان‌های بین‌المللی نام رسمی این خلیج، «خلیج فارس» است اما برخی از کشورهای عربی آن را خلیج عربی یا به سادگی، خلیج می‌نامند. سازمان آب‌نگاری بین‌المللی از نام «خلیج ایران» برای این خلیج استفاده می‌کند.

تاریخچه پیدایش خلیج فارس


زمین شناسان معتقدند که در حدود پانصدهزار سال پیش، صورت نخستین خلیج فارس در کنار دشت‌های جنوبی ایران تشکیل شد و به مرور زمان، بر اثر تغییر و تحول در ساختار درونی و بیرونی زمین، شکل ثابت کنونی خود را یافت. خلیج فارس در آغاز، بسیار پهناور بوده به طوری که تا اواخر دوره سوم زمین شناسی بیشتر جلگه‌های برازجان، بهبهان و خوزستان ایران تا کوه‌های زاگرس در زیر آب بوده‌اند.



ویژگی‌های جغرافیایی خلیج فارس

جغرافیای مکانی خلیج فارس

خلیج فارس در ۲۴ تا ۳۰ درجه و ۳۰ دقیقه عرض شمالی و ۴۸ تا ۵۶ درجه و ۲۵ دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد. این خلیج توسط تنگه هرمز به دریای عمان و از طریق آن به دریاهای آزاد مرتبط است. از بین کشورهای همسایه خلیج فارس، کشور ایران بیشترین مرز آبی مشترک را با خلیج فارس دارا می‌باشد. طول مرز آبی کشور ایران با خلیج فارس، با احتساب جزایر در حدود ۱۸۰۰ کیلومتر و بدون احتساب جزایر در حدود ۱۴۰۰ کیلومتر می‌باشد. طول خلیج فارس از تنگه هرمز تا آخرین نقطه پیشروی آن در جهت غرب در حدود ۸۰۵ کیلومتر است. عریض ترین بخش خلیج فارس ۱۸۰ مایل (۲۹۰ km) می‌باشد. عمیق ترین نقطه خلیج فارس با عمق ۹۳ متر در ۱۵ کیلومتری تنب بزرگ و کم عمق ترین نقطه آن با عمقی بین ۱۰ تا ۳۰ متر در سمت غرب می‌باشد. همچنین جزایر متعددی در خلیج فارس وجود دارند.



نقشه ۱۶۸۹

محدوده رسمی و بین المللی مرزهای آبی خلیج فارس بر اساس اعلام سازمان آبنگاری بین المللی: محدوده شمال شرقی دریای عمان". خط Ràs Limah (25°57'N) شبه جزیره عربی and Ràs al Kuh (25°48'N) ساحل ایرا.ن

اقلیم شناسی خلیج فارس

آب و هوای خلیج فارس خشک و نیمه استوایی است. در تابستان دما گاهی تا ۵۰ درجه سانتی گراد می‌رسد و میزان تبخیر بیشتر از میزان آب‌های وارده می‌شود. در زمستان دما تا ۳ درجه سانتی گراد هم گزارش شده‌است. در عین شوری زیاد آب خلیج فارس، ۲۰۰ چشمه آب شیرین در کف و ۲۵ چشمه آب کاملا شیرین در سواحل آن جریان دارند که منشا همگی آن‌ها از کوه‌های زاگرس در ایران است. آب‌های شیرینی که وارد خلیج فارس می‌شوند عمدتا محدود به روان آب‌های کوه‌های زاگرس در ایران و کوه‌های ترکیه و عراق است. 

رودخانه‌های اروند، کارون، جراحی، مند، دالکی و میناب بزرگترین و پرآب ترین رودخانه‌هایی هستند که به خلیج فارس می‌ریزند که بیشتر سرچشمه‌های آن‌ها در کوه‌های زاگرس قرار دارند. در کرانه جنوبی آب‌های ورودی به خلیج فارس بسیار کم است که موجب بالا بودن رسوبات کربناتی در این بخش شده‌است. به دلیل محصور بودن، اثر اقیانوس بر خلیج فارس بسیار ناچیز است و به همین علت سرعت جریان‌های زیرین و افقی آن بسیار کم و در حدود ۱۰ سانتی متر در ثانیه‌است. شوری بیشتر خلیج فارس نسبت به اقیانوس موجب پیدایش جریان آبی از اقیانوس هند به خلیج فارس می‌شود که به موازات ساحل ایران و در جهت پادساعتگرد است. 




نام خلیج فارس آشکار است 

اطلس‌های خلیج فارس

نام خلیج فارس در بسیاری از اطلس‌های کهن جهان وجود دارد.

اناکسیماندر (۶۱۰-۵۴۶ ق.م)، (به انگلیسی: Anaximander)، جغرافیدان یونانی در نقشه جهان خود از خلیج فارس نام برده‌است. این اثر در کتاب Kleinere schriften، اثر (Joachim Lelewel (1836 آورده شده‌است.

هکاتئوس (۵۵۰-۴۷۶ ق.م)، (به انگلیسی: Hecataeus)، از سرشناس ترین جغرافیدانان یونانی آن زمان نقشه‌ای از جهان ترسیم کرده‌است که آب‌های اقیانوس پیرامون خشکی‌ها را گرفته‌اند و در این نقشه نام خلیج فارس دیده می‌شود.

کلودیوس پتوله یا بطلمیوس (۹۰-۱۶۸ میلادی)، (به انگلیسی: Claudius Ptolemy)، منجم و جغرافیدان مشهور اسکندریه، نخستین کسی است که اطلسی شامل ۳۶ نقشه از نقاط مختلف جهان تهیه می‌کند که در آن آبهای جنوب ایران را سینوس پرسیکوس که به معنی خلیج فارس است، نامیده‌است. 



روز ملی خلیج فارس

یکی از اقدامات دولت ایران برای پاسداری از میراث معنوی و فرهنگی خلیج فارس رسمیت دادن به روز ملی خلیج فارس در تقویم رسمی کشور بود. در این راستا در تیر ماه سال ۱۳۸۴ شورای عالی انقلاب فرهنگی ۱۰ اردیبهشت ماه که مصادف با اخراج پرتقالی‌ها از تنگه هرمز است را روز ملی خلیج فارس نام نهاد.



کشتی یونانی در آب‌های ساحلی جزیره کیش در خلیج فارس

جزایر خلیج فارس

جزایر زیادی در خلیج فارس وجود دارند که برخی از آن‌ها از اهمیت کم و برخی از اهمیت بالایی برخوردارند. اکثر جزایر مهم خلیج فارس متعلق به ایران است. جزایر مهم خلیج فارس عبارت‌اند از: قشم، بحرین، کیش، جزیره خارک، ابوموسی، تنب بزرگ، تنب کوچک و جزیره لاوان.

جزایر ایرانی خلیج فارس

 از میان جزایر خلیج فارس بیش از ۳۰ جزیره مسکونی و غیر مسکونی آن متعلق به کشور ایران است. برخی از این جزایر به علت کشند آب (جذر و مد) در زیر آب قرار می‌گیرند و غیر مسکونی هستند. جزایر غیر مسکونی خلیج فارس به عنوان زیستگاه مرجان‌های دریایی، محل تخمگذاری پرستوهای دریایی و لاک پشت‌ها و همچنین زیستگاه انواع پرندگان مهاجر از اهمیت ویژه جهانی برخوردار است. بزرگترین جزیره این خلیج قشم نام دارد.

•جزایری که در استان هرمزگان ایران قرار دارند:


جزیره کیش - جزیره قشم - جزیره تنب بزرگ - جزیره تنب کوچک - جزیره ابوموسی - جزیره لاوان - جزیره شتور - جزیره هندرابی - جزیره فرور بزرگ - جزیره فرور کوچک - جزیره سیری - جزیره لارک - جزیره ناز - جزیره هرمز - جزیره هنگام

•جزایری که در استان بوشهر ایران قرار دارند:


جزیره خارک - جزیره خارکو - جزیره عباسک - جزیره میر مهنا - جزیره فارسی - جزیره نخیلو - جزیره تهمادو - جزیره گرم - جزیره‌ام الکرم - جزیره شیخ الکرامه - جزیره شیف - جزیره متاف - جزیره مرغی - جزیره چراغی - جزیره ام‌سیله - جزیره سه‌دندون - جزیره مولیات

• جزایری که در استان خوزستان ایران قرار دارند:

جزیره مینو - جزیره خور موسی - جزیره بونه - جزیره دارا - جزیره قبر ناخدا

خلیج فارس در واقع محور ارتباط بین اروپا، آفریقا، آسیای جنوبی و جنوب شرقی است. از نظر راهبردی در منطقه خاور میانه، به عنوان بزرگ ترین و مهم ترین مرکز ارتباطی بین این سه قاره‌است و بخشی از یک سیستم ارتباطی شامل اقیانوس اطلس، دریای مدیترانه، دریای سرخ و اقیانوس هند می‌باشد. به همین دلیل از دیرباز مورد توجه قدرت‌های جهانی و همچنین بازرگانان و تجار دنیا بوده‌است. همچنین این منطقه منبع مهم انرژی جهان می‌باشد. در مجموع خلیج فارس از نظر جغرافیای سیاسی، استراتژیک، انرژی و تاریخ و تمدن یک پهنه آبی مهم و حساس در دنیا محسوب می‌شود.






افق خلیج فارس در منطقه پارس جنوبی



اهمیت اقتصادی خلیج فارس

بزرگترین عامل اهمیت خلیج فارس وجود معادن سرشار نفت و گاز در کف بستر و سواحل آن است به طوری که این منطقه را «مخزن نفت جهان» نام نهاده‌اند. خلیج فارس مسیر انتقال نفت کشورهای ایران، عراق، کویت، عربستان و امارات متحده عربی است، و به همین سبب، منطقه‌ای مهم و راهبردی به شمار می‌آید. در حدود ۳۰ درصد نفت جهان از منطقه خلیج فارس تامین می‌شود که این مقدار گاهی افزایش و گاهی کاهش می‌یابد. نفت تولید شده در حوزه خلیج فارس باید از طریق این پهنه آبی و از راه تنگه هرمز به سایر نقاط جهان حمل شود. خلیج فارس از نظر ذخایر نفتی در مقایسه با سایر نقاط جهان دارای مزایای زیادی مانند سهولت استخراج، هزینه پایین تولید، مازاد ظرفیت تولید، کیفیت بالای نفت خام منطقه، سهولت حمل و نقل، توان بالای تولید چاه‌ها و امکان کشف ذخایر جدید نفتی وسیع در منطقه می‌باشد. طبق آخرین برآوردهای انجام شده حوزه خلیج فارس در حدود ۷۳۰ میلیارد بشکه ذخیره نفت اثبات شده و بیش از ۷۰ تریلیون مترمکعب گاز طبیعی را در خود جای داده‌است. همچنین بندرهای مهمی در حاشیه خلیج فارس وجود دارد که از آنها می‌توان بندرعباس، بوشهر، بندرلنگه، کیش، خرمشهر و بندر ماهشهر در ایران، و شارجه، دوبی و ابوظبی را در امارات متحده عربی و بندر بصره و فاو در عراق را نام برد.

اهمیت نظامی-راهبردی خلیج فارس

از منظر نظامی، وجود پایگاه‌های نظامی متعدد اعم از دریایی، هوایی و زمینی در منطقه خلیج فارس که عمدتا متعلق به کشورهای آمریکا و انگلستان هستند و همچنین حضور ناوهای جنگی کشورهای غربی بخصوص آمریکا در آب‌های خلیج فارس، اهمیت نظامی و راهبردی خلیج فارس را نمایان می‌سازد. جنگ نفت‌کش‌ها که در جریان جنگ ایران و عراق رخ داد یکی از عوامل حضور نظامی کشورهای غربی به ویژه آمریکا در خلیج فارس شد. اهمیت نظامی-راهبردی خلیج فارس به طور ویژه در جریان جنگ ایران و عراق، جنگ خلیج فارس و جنگ عراق آشکار شد.

پیشینه دریانوردی در خلیج فارس


پیشینه دریانوردی در خلیج فارس به گذشته‌های بسیار دور، دست کم دو هزار سال پیش از میلاد، باز می‌گردد. مردمان تمدن‌هایی مانند سومر، آکاد، ایلام مسیر خود بین میان‌رودان و موهنجودارو در دره سند را از طریق این پهنه آبی می‌پیمودند. بررسی‌های اخیر نشان می‌دهد که فنیقی‌ها، نخست در جزیره‌ها و سرزمین‌های پیرامون خلیج فارس زندگی و دریانوردی می‌کردند. در دوره هخامنشیان، داریوش اول از دریانوردان برجسته ایرانی، فینیقی و ساتراپ‌های یونانی نشین امپراتوری پارس خواست تا برای کشف یرزمین‌های جدید به دریانوردی بپردازند که در نتیجه شناخت ایرانیان نسبت به خلیج فارس بیشتر شد. در یکی از کهن ترین اسناد پیرامون دریانوردی در خلیج فارس که به سده چهارم پیش از میلاد مربوط می‌شود، دریانوردی به نام نیارخوس (نئارخوس) در یازدهمین سال فرمان روایی اسکندر مقدونی و به دستور او سفر دریایی خود را آغاز کرد و در این سفر از دهانه رود سند به دهانه تنگه هرمز رفته و پس از عبور از خلیج فارس در ساحل رود کارون لنگر انداخت. او که در این سفر چند دریانورد ایرانی ازجمله بگیوس پسر فرناکه، هیدارس بلوچ و مازان قشمی نیز او را همراهی می‌کردند، سفرنامه‌ای از سفر ۱۴۶ روزه خود نوشت که چکیده‌ای از آن باقی مانده‌است. او در سفرنامه خود به فانوس‌های دریایی بزرگ و شگفت انگیز در خلیج فارس اشاره می‌کند.

منابع غذایی خلیج فارس

بیش از ۱۵۰ نوع ماهی متفاوت در خلیج فارس یافت می‌شود. بیشتر آبزیان خلیج فارس بجز چند مورد که وارد آبهای کارون، بهمن شیر و اروند می‌شوند مابقی در آب‌های شور زندگی کرده و در همان جا تخم ریزی و تولید مثل می‌کنند. از مهمترین انواع ماهی‌های تجاری خلیج فارس می‌توان به زبیده، حلوا سفید، قباد، شیر ماهی، شانک، سنگسر، پیش ماهی، هامور، سیکین، کارفه، طوطی، حلوا سیاه، شوریده، خبور، کفشک، سرخو، خابور و سبور اشاره کرد. از دیگر محصولات غذایی باارزش خلیج فارس می‌توان به میگو اشاره کرد. انواع صدف‌های خوراکی نیز در برخی سواحل مانند ساحل بندرعباس و ساحل گشه(ساحل صدف) در بندر لنگه و همچنین در اطراف بعضی جزایر مانند هرمز، قشم و لارک یافت می‌شوند که بازار عمده آن کشورهای اروپایی است.



پستاندار دریایی به نام داگونگ به همراه فرزندش در ساحل کم عمق خلیج فارس


محیط زیست خلیج فارس


خلیج فارس یکی از بزرگ ترین پناهگاه‌های موجودات دریایی مانند مرجان‌ها، ماهی‌های تزئینی کوچک، ماهی‌های خوراکی و غیر خوراکی، صدف‌ها، حلزون‌ها، نرم تنان، شقایق‌های دریایی، اسفنج‌های دریایی، عروس‌های دریایی، لاک پشت‌ها، دلفین‌ها، کوسه ماهی‌ها و بسیاری از موجودات دریایی دیگر می‌باشد. متخصصان محیط زیست به دلیل نبود کارشناس و متخصص ویژه، هزینه‌های پژوهشی بالا و فقدان دانش کافی، گونه‌های مختلف جانوری پستاندار در خلیج فارس را در معرض خطر و آسیب می‌بینند. خشکسالی و عدم ورود مواد مغذی به آب، موجب کوچک ماندن و عدم رشد کافی برخی از آبزیان خلیج فارس شده‌است.

لاک پشت‌های خلیج فارس

۵ گونه از ۸ گونه لاک پشت‌های موجود در جهان در آب‌های خلیج فارس و دریای عمان زندگی می‌کنند که ۲ گونه لاک پشت عقابی و لاک پشت سبز در سواحل و جزایر ایران تخم گذاری می‌کنند. این دو لاک پشت در سواحل جزایری چون هرمز، لارک، قشم، فارور و بنی فارور و مکان‌های کم عمق ساحلی سکونت دارند و عمده مکان‌های تخم ریزی آن‌ها در جزایر هرمز، هنگام، فرور، شیدور، لاوان، کیش، نخیلو و ام الگرم گزارش شده‌است. وارد شدن نفت به آب‌های خلیج فارس می‌تواند باعث ایجاد مسمویت در این لاک پشت‌ها شود. همچنین فعالیت‌های صیادی، وجود زباله، فاضلاب‌ها، تردد شناورها، انفجارات جهت اکتشاف معادن و آلودگی حرارتی تهدیداتی برای زندگی آن‌ها محسوب می‌شوند.

دلفین‌ها و نهنگ‌های خلیج فارس

دلفین‌ها و نهنگ‌ها از جمله پستانداران آبی هستند که در خلیج فارس و دریای عمان زندگی می‌کنند. دلفین‌هایی با نام پورپویز و همچنین دلفین‌های بینی بطری در جنوب جزیره قشم و در جوار جزیره‌های هنگام، سالارک و هرمز زندگی می‌کنند که در معرض مخاطرات گوناگون هستند. نبود تحقیقات کافی و نبود متخصص زبده باعث کاهش تعداد دلفین‌های گوژپشت و نهنگ‌های خاکستری شده‌است. برخورد دلفین‌ها و نهنگ‌ها با شناورها و پروانه موتور قایق‌ها و همین طور آلودگی برخی از نقاط آب‌های خلیج فارس به آلاینده‌های نفتی و شیمیایی زندگی این پستانداران را تهدید می‌کند. طبق برخی گزارش‌ها نهنگ خلیج فارس در معرض خطر انقراض قرار دارد.

جنگلهای حرا

تنها جنگلی است که روی آب شور دریا به دلیل مهکشند (جذر و مد) شبها زیر آب هستند و روزها سر از آب بیرون میاورند که دارای انواع خاصی درخت است که ریشه آنان آب شور را، شیرین کرده و به درخت می‌دهد.

کوسه‌های خلیج فارس

۷ گونه از کوسه‌ها در آب‌های خلیج فارس زندگی می‌کنند که از میان آن‌ها می‌توان به کوسه ماهی درنده، کوسه گربه ماهی، نهنگ کوسه یا کوسه کر، کوسه سرچکشی، کوسه ماهی شکاری و کوسه ماهی گورخری اشاره کرد. به دلیل گرانی قیمت کوسه در مقایسه با دیگر ماهیان خلیج فارس، صید بی رویه این آبزی در سال‌های اخیر افزایش چشمگیری یافته‌است و نسل آن‌ها را در معرض انقراض قرار داده‌است. از آنجایی که اغلب گونه‌های کوسه ساکن خلیج فارس زنده زا هستند، نمی‌توان برنامه‌های مناسبی برای احیای نسل ان‌ها به روش پرورشی انجام داد. همچنین این کوسه‌ها در زمان زاد و ولد به سوی اب‌های با عمق کمتر (که کمینه دما را برای بچه‌های انان فراهم می‌کند) می‌آیند، افزایش تخریب مناطق ساحلی خطری دیگر برای تداوم نسل آن‌ها به حساب می‌آید.

آلودگی محیط زیست خلیج فارس

در دهه‌های گذشته آلودگی زیست محیطی یکی از چالش‌های مهم در این پهنه آبی بوده‌است. از آن جایی که ۶۰ درصد از ذخایر نفت جهان در خلیج فارس است، احداث سکوهای نفتی و مجتمع‌ها و پالایشگاه‌ها در اطراف خلیج فارس و ورود نفت، مواد شیمیایی و پساب‌ها به داخل آب از عوامل مهم این آلودگی می‌باشند. یکی از مهمترین آلودگی‌های خلیج فارس در زمان جنگ ایران و عراق رخ داد بطوری که در حدود ۵٬۸ میلیون بشکه نفت در آب رها شد و همچنین آتش سوزی چاه‌های نفت که باعث ورود حجم عظیمی از نفت خام به دریا شد. همچنین عبور سالانه بیش از ۱۰،۰۰۰ شناور از خلیج فارس و دریای عمان که ۷۵ درصد آن‌ها به حمل و نقل نفت خام و محصولات نفتی مربوط است و در پی آن تخلیه مواد زائد مختلف مانند آب شستشوی موتور، فاضلاب، آب توازن کشتی و بسیاری موارد دیگر سبب بروز مداوم انواع آلودگی‌ها در منطقه می‌شود که اثرات قابل توجهی بر محیط زیست دارد. طبق مطالعات انجام شده سالانه در حدود ۱٬۵ میلیون تن نفت به خلیج فارس نشت می‌کند و به همین علت سازمان بین المللی دریانوردی(IMO) این منطقه را در سال ۲۰۰۷. م به عنوان منطقه ویژه دریایی اعلام کرد. طبق آمارها میزان آلودگی این منطقه بیشتر از حد متوسط بین المللی است.

آلودگی ناشی از گرد و غبار

یکی از عواملی که بر محیط زیست حاشیه خلیج فارس و تمامی شهرهای غربی ایران اثرات زیست محیطی منفی ناگواری برجای گداشته گرد و غبار عربی است هر سال در فصل خشک" توفانی از گرد و غبار" از سوی عراق - کویت و شمال عربستان بسوی سواحل شمال خلیج فارس و غرب ایران وزیدن می‌گیرد این گرد و غبار مخرب حتی گاهی اوقات تا تهران نیز می‌رسد و موجب تعطیلی زندگی و کسب و کار می‌شود. گرد و غبار باعث فرار پرندگان و حیواناتشده و بر توع زیستی سواحل خلیج فارس آسیب زده است.





خلیج فارس درنقشه رسمی عراق و قالی عراقی دوره صدام حسین ۱۹۷۰

تحریف نام خلیج فارس

خلیج فارس و مترادف‌های آن در سایر زبان‌ها، اصیل‌ترین نام و نامی است بر جای مانده از کهن‌ترین منابع، که از سده‌های پیش از میلاد بطور مستمر در همه زبان‌ها و ادبیات جهانی استفاده شده‌است و با پارس، فارس، ایران و عجم ـ نام‌های ایران ـ و معادل‌های آن در سایر زبان‌ها گره خورده‌است.

این آبراهه در همه متون تاریخی و جغرافیایی عربی خلیج فارس و بحر فارس نامیده شده‌است با این حال، این نام‌گذاری از دهه ۱۳۳۰ خورشیدی از سوی ملی‌گراهای عرب مورد چالش واقع شده‌است. کشورهای عربی، از دهه ۱۹۶۰ میلادی و با گسترش اندیشه‌های پان عربی توسط جمال عبدالناصر از نام خلیج عربی استفاده می‌کنند.[۴] این مطلب طی یک بخشنامه از طرف اتحادیه عرب به همه کشورهای عربی رسماً ابلاغ شده‌است. اما سایر کشورهای جهان و سازمانهای بین المللی همچنان از نام تاریخی و کهن خلیج فارس بصورت رسمی استفاده می‌کنند و گاهی اوقات ممکن است در مکاتبات غیر رسمی برای سادگی و یا تحت نفوذ مالی عربی عبارت خلیج را بکار برند.

دلیل‌های طرفداران تغییرنام خلیج فارس

بعضی دولتها و قوم گرایان تندرو با انجام هزینه‌های سنگین تغییر نام خلیج فارس را بطور جدی و بی سر و صدا دنبال می‌کنند. بر اساس کتاب اسناد نام خلیج فارس، میراثی کهن و جاودان برهان‌های آنها بر موضوع های زیر استوار است:

  • زمانی که اروپاییان آن دریا را خلیج فارس نام گذاری کردند دولتهای قدرتمند مستقل عربی وجود نداشتند ولی امروزه کشورهای عربی بزرگی پیرامون این دریاهستندو جمعیت عرب در پیرامون خلیج از فارسهابیشتر هستند.


  • عربها حق دارند آبهایی را که پیرامون آنها است به نام مورد دلخواه خود بنامند.


  • پلینی مورخ رومی این دریا را خلیج عر.بی نامیده و در سال ۱۷۶۲ «کارستن نیبور» نوشته‌است: سواحل خلیج‌فارس تابع دولت ایران نیست.



یک نقشه تاریخی دستکاری شده از خلیج فارس در خانه شیخ سعید در دبی که درآن واژهٔ "Perisan" («فارس») از کنار واژهٔ "Gulf" («خلیج») با لاک سفید حذف گردیده‌است.

  • «رودریک اوون» در کتاب «حباب‌های طلایی در خلیج عربی، ۱۹۵۷» نوشته‌است: در همه نقشه‌هایی که دیده‌ام، خلیج‌فارس در آنها ثبت شده، اما من با زندگی در اینجا(بحرین) دریافتم که ساکنان دو سوی این دریا عرب هستند، پس ادب حکم می‌کند که این دریا را «خلیج عربی» بنامیم.


  • فقط ایرانی‌ها آن آبراه را خلیج فارس می‌نامند.


  • نام‌های دیگری هم برای خلیج فارس بکار رفته‌است مانند خلیج بصره و قطیف.

در رد استدلال های و نظر افرادی مانند ناصر پورپیرار، و تعدادی از نویسندگان بعثی مبنی بر سند نداشتن نام خلیج فارس و مغلطه های عوامانه طرح شده، کتاب "اسناد نام خلیج فارس، میراثی کهن و جاودان" فهرست سیصد کتاب تاریخی جغرافیایی، تفسیر و حدیث را از صدر اسلام تا اوایل قرن بیستم که در آنها در زبان عربی بحر فارس و خلیج فارس بکار رفته را فهرست و متن آنها را آورده‌است و حدود یکهزار نقشه اروپایی و عربی و بیشتر از سی قرارداد امیران و شیوخ و دولتهای عربی را که نام خلیج‌فارس را دارند و اعترافات روشنفکران مشهور عربی را ارایه نموده و نوشته است: حتی یک نوشته و مکتوب در زبان عربی تا قبل از سال ۱۹۵۸ وجود ندارد که خلیج‌عربی بکار برده باشد.

کارستن نیبور در تمام نقشه های و مکتوبات خود نام خلیج فارس را بکار برده است.

پلینی خلیج فارس و دریای پارس رادستکم در ۱۵ مورد شرح داده ولی فقط یک بار یک bay را هم خلیج عربی گفته که منظورش یا خلیج(خور) بصره بوده و یاخلیج عربه(عقبه) بوده است : ضمن اینکه عبدالخالق الجنبی نیزاین ادعای نویسنگان عرب را عاری از حقیقت خوانده است. 

واگر قرار باشد طبق دلیل‌ها و برهان‌های موافقان تغییر نام خلیج فارس عمل شوداولین جایی که باید نام آن تغییر کند دریای عرب است که جمعیت یک میلیاردی غیر عرب آن را احاطه کرده‌است و قبلا هم با نامهای دیگری از جمله بحرمکران و بحرفارس و بحر محیط عجم نامیده می‌شده‌است.



Persia. Janssonius -Persia. 1666

دلیل‌های طرفداران نام خلیج فارس

الف: دلایل تاریخی. در این خصوص در سالهای اخیر به اندازه کافی اسناد و کتاب منتشر شده است.

و نام خلیج فارس در کتب ومنابع تاریخی - جغرافیایی عربی و دوران اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است.


ب: دلایل حقوقی.

اسناد سازمانهای بین المللی

نقشه های رسمی و نیمه رسمی

قراردادهای رسمی

کنوانسیونها

در خصوص کاربرد مستمر در سازمانهای بین المللی و اسناد بین المللی و دستورالعمل های سازمان ملل و سازمانهای بین المللی دیگر به مبحث مربوطه مراجعه شود.


ج: اعتراف روشنفکران و حقوقدانان و جغرافی دانان عربی و غربی به حقانیت تاریخی جغرافیایی و حقوقی نام خلیج فارس


د: دلایل جغرافیایی-ژئوپلتیکی- ژئواستراتژیک ایران و تنگه هرمز و خلیج فارس- جمعیت موثر- مرزها - اثر گذاری تاریخی لازم است در مبحث جداگانه بررسی شود.

ولی درخصوص استدلال قوم گرایان عرب در مورد اکثریت جمعیت عرب ، تعداد کشورها و مرزها در خلیج فارس اشاره به نظر استادفهمی هویدی نویسنده مشهور عرب کفایت می کند او به طعنه با اشاره به کثرت ساکنان غیر عرب، کشورهای عربی خلیج فارس، در روزنامه شرق الاوسط و در مصاحبه با الجزیره اعلام کرده است. در چند سال آینده عرب ها در میان انبوه جمعیت غیر بومی گم خواهند شد.هندی های مقیم قطر- امارات - کویت- بحرین و عمان از از بومیان عرب بیشتر است! بومیان قطر تنها ۱۵ درصد ساکنان آن را تشکیل می دهد. چگونه چنین هویتهایی می توانند به عنوان کشور ملت و هویت ملی قومی تعبیر شوند. خلیج فارس در دوره هایی از تاریخ و حتی در دوره فتحعلی شاه (طبق قرارداد مجمل ۱۸۰۹و مفصل۱۸۱۲) یک دریای ایرانی بوده و انگلیسی ها برای استقرار در هر منطقه از سواحل از ایران رخصت(مجوز)می گرفتند. هم اکنون نیز ایران ۱۸۰۰ کیلومتر از ۳۳۰۰ کیلومتر سواحل خلیج فارس را در اختیار دارد.



خلیج فارس در نقشه ایران و توران در دوره قاجاریه آدولف اشتیلر ۱۸۹۱، نقشه‌نگار آلمانی.

دلایل تاریخی و کاربرد مستمر بلا معارض

نام خلیج فارس از دو هزار و چهارصد سال در همه زبانها بخصوص در زبان عربی بطور مستمر وجود داشته‌است و تا دوره جمال عبدالناصر با آن مخالفتی نشده است.

حتی یک نوشته و مکتوب در زبان عربی تا قبل از سال ۱۹۵۸ وجود ندارد که خلیج عربی بکار برده باشد. در عین حال که استدلالهای قوم گرایان کاملا خطا ست اما با همین استدلال‌های آنهاایرانیان و یک میلیارد جمعیت غیر عرب پیرامون بحر عرب نیز می‌توانند به خود حق بدهند که نام آن را به نام‌های تاریخی دیگرش از جمله بحر مکران و بحرپارس و یادریای هندوس - دریای بزرگ شرق -دریای آریترا- تغییر دهند. زیرا نام بحر عرب را استعمار رایج کرده است و در متون عربی اصالتی نداردواگر قرار باشد طبق دلیل‌ها و برهان‌های موافقان تغییر نام خلیج فارس عمل شوداولین جایی که باید نام آن تغییر کند دریای عرب است که جمعیت یک میلیاردی غیر عرب آن را احاطه کرده‌است و قبلا هم با نامهای دیگری از جمله مکران و پارس نامیده می‌شده‌است.

از دیدگاه حقوق بین‌الملل

سازمان ملل و سازمانهای بین المللی و تخصصی نام خلیج فارس را همچنان نام اصلی و معتبر دانسته و تغییر نام خلیج فارس را نپذیرفته‌اند.نگاه کنید به فهرست سازمان‌های بین المللی وفهرست سازمان‌های چنددولتی سازمان ملل متحد تاکنون در۵ نوبت، نام رسمی و تغییر ناپذیر آبراه جنوبی ایران را "خلیج فارس" اعلام کرده‌است. برای اولین بار در سند " AD311/1 Gen مورخ پنجم مارس ۱۹۷۱ میلادی" بار دوم طی یادداشت شماره UNLA45.8.2(C) مورخ دهم اوت ۱۹۸۴ میلادی و بار سوم نیز طی یادداشت شماره ST/CS/sER.A/29 در تاریخ دهم ژانویه ۱۹۹۰ میلادی نام رسمی دریای جنوبی ایران و خاوری شبه جزیره عربستان را "خلیج فارس" اعلام کرده‌است. این سازمان در کنفرانس‌های سالانه خود که در زمینه "هماهنگی در نام‌های جغرافیایی" برگزار می‌کند، به فارسی بودن نام این آبراه بین المللی تاکید کرده و آن را مورد تائید قرار داده‌است.



تأکید سازمان ملل در مورد الزام استفاده از نام تاریخی «خلیج فارس»

سازمان ملل متحد در چندین نوبت در بیانیه‌ها، اصلاحیه‌ها و مصوبه‌های گوناگون و با انتشار نقشه‌های رسمی، نه تنها بر رسمی بودن نام «خلیج فارس» تاکید کرده، بلکه از هیات‌های بین‌المللی خواسته که در مکاتبات رسمی به ویژه در اسناد سازمان ملل از نام کامل «خلیج فارس» استفاده نمایند.

قراردادها و عهدنامه ها


در تمامی قراردادها و معاهدات میان ایران و کشورهای خارجی در متن فارسی خلیج فارس و بحر عجم و در سایر زبانها مترادف آن بکار رفته در میان کشورهای عربی تمامی قراردادهای آنها تا سال ۱۹۷۱ نام خلیج فارس را همراه دارد در قراردادهای بریتانیا با هند و پاکستان و در یادداشتهای سازمان ملل در مورد عراق و کویت نیز همواره خلیج فارس بکار رفته است.

اعتراف رسانه ها و روشنفکران عربی و مسلمان

نوار سخنرانی‌های ناصر و جملات معروف اوویدیو در یوتیوب(العالم العربی من المحیط الاطلسی الی خلیج الفارسی) سخنرانی‌های سید قطب: جمله معروف او (العالم الإسلامی من المحیط الاطلسی الی الخلیج الفارسی ۱۹۴۶ )،حسن‌البنا همان جمله سید قطب را در سخنرانی خود بارها اعلام کرده است -شیخ شلتوک، و اعتراف یوسف قرضاوی در تلویزیون الجزیره(عبارت خلیج عربی تا قبل از ناصر رایج نبود.) و بسیاری از رهبران سیاسی و مذهبی عرب در مورد نام خلیج فارس سندهای زنده‌ای از حقانیت این نام است. اسناد نام خلیج فارس، میراثی کهن و جاودان همچنین نظر روشنفکران عرب مانند پرفسور عبدالهادی التازی، احمد الصراف، محمد عابد الجابری، عبدالله بن کیران (نخست وزیر فعلی مراکش)،عبدالمنعم سعید،عبدالخالق الجنبی و تنی چند از نویسندگان مشهور عرب و چند تن از رهبران دینی از جمله قرضاوی در مورد اصالت نام خلیج فارس و نداشتن توجیه برای تغییر نام خلیج فارس آورده است. [۱۵] .[۱۶] گفتنی است که از رهبران عربی، شیوخ ،امیران عرب از جمله امیر کویت، پادشاه عربستان، بصره، نویسندگان و شعرای عرب اهواز و سوسنگرد مکاتباتی هست که در آنهاخلیج فارس و بحر عجم بکار برده‌اند نمونه‌ای از اسناد ضمیمه کتاب اسناد نام خلیج فارس، میراثی کهن و جاودان است.



تابلوی خیابان خلیج فارس در قاهره

نام خلیج فارس از دوره اسکند مقدونی و از طریق آثار مکتوب به مارسیده و حتى مورخان عرب هم همین نام را بکار برده اند و در معاهدات حکام خلیج با بریتانیا نیز همین نام بکار رفته و تا زمان جمال عبدالناصر هیچ تغییری در کاربرد نام خلیج فارس ایجاد نشده کما اینکه خود ناصر هم در ابتدا می گفت: "نحن أمة واحدة من المحیط الأطلسی إلى الخلیج الفارسی”.اما اینکه بعضی ادعا کرده اند که رومی ها(مانند پلینی) خلیج عربی بکار برده اند ابدا صحت نداردخلیج عربی نامی است که رومی ها به دریای سرخ داده اند.

اعتراف رسانه ها و روشنفکران غیر مسلمان

هیچ روشنفکر و جغرافی دان غیر عرب در مورد اصالت نام خلیج فارس از خود تردید بروز نداده است بنا بر این شاید پرداختن به این دیدگاه ها چندان ضروری نباشد اما جهت یاد آوری چند نمونه را می توان بیان کرد.

بدون هیچ تردیدی نام درست جغرافیایی آن در طول تاریخ خلیج فارس است.سر ریچارد دالتون.

سی ادموند بوسورث،سر آرنولد ویلسن، ریچارد فرای؛ و .....از جمله کسانی هستند که جمله بالارا در کتابهای خود گواهی کرده اند.

شبکه جهانی راشا تودی تصریح کرده که اقدام گوگل در حذف نام خلیج فارس خلاف اسناد سازمان ملل است که طی آن، «خلیج فارس» به عنوان تنها نام پذیرفته برای این منطقه تأییدشده است. این بخش از دنیا در تاریخ، همواره «خلیج فارس» نام داشته و ادعای کشورهای عربی در این زمینه وجاهت ندارد.



پاسخ استعلام از وزارت امورخارجه بریتانیا

مفسرآسوشیتدپرس : این خلیج هم از نظر تاریخی و هم از نظر بین‌المللی خلیج فارس شناخته می‌شود. برخی کشورهای عربی اصرار دارند که این خلیج را "خلیج ع ر ب ی" بنامند. 

[۱۷]

دیلی میل ۱۷می ۲۰۱۲ نام خلیج فارس از قرن پنجم پیش از میلاد مسیح همین بوده است. برخی نام‌های دیگر نظیر"پرسکونکایتاس" "پرسیکوس سینوس"، "آکواریوس پرسیکو"، "بحر فارس"، "دریای فارس"، "خلیج العجمی" و ... نیز به کار رفته‌اند که همگی به معنای خلیج فارس یا دریای فارس هستند.

The Persian Gulf has been so known since the 5th century BC, Other names have included 'Persicus Sinus', 'Aquarius Persico', 'Bahr-i-Fars', 'Daryaye-i-Fars', 'Khalij al-'Ajami' and 'Khalij-i Fars' - all translating into Persian Gulf or Persian Sea.

نقشه نگاران اروپایی قرون گذشته از جمله نقشه ساموئل دان (۱۷۹۴) همواره نام خلیج فارس را درست بکار برده اند..

نشریه لوپوآن در گزارشی به قلم «آن سوفی ژن»،نوشته است «دریای پارس» یا «خلیج فارس»، نام‌هایی هستند که اندیشمندان یونانی و سپس رومی آن را به کار بردند. از قرن ۹ تا قرن ۱۸ بعد از میلاد، تاریخ‌دان‌ها، جهانگردان و جغرافی‌دان‌های عصر اسلامی که بیشتر آنها به زبان عربی می‌نوشتند، از این نام استفاده کردند. این روند تا قرن بیستم ادامه یافت...»

لوپوآن اذعان کرده است که پس از کاربردهای جانبدارانه نام های دیگر،گروه نامهای جغرافیایی در سازمان ملل نیز قضیه را بررسی کرده و در گزارش کارشناسی در مورد نام‌های جغرافیایی که در سال ۲۰۰۶صادر شد، سازمال ملل متحد، وجه تسمیه «خلیج فارس» را به‌عنوان استاندارد قانونی بین‌المللی می‌پذیرد... آن سوفی ژن ادامه می دهد که این نشانگر اوج بی‌اخلاقی در سیاست‌های بلوک غرب است که حتی تاریخ را هم برای منافعش تحریف می‌کند و از تغییر نام‌های جغرافیایی هم ابایی ندارد".


نام‌های اسطوره ای خلیج فارس

در منابع کهن اشاره‌هایی مبهم به دریاهایی با نامهای کلی و افسانه گونه وجود دارد که بعضی جغرافی دانان منظور از آن عبارت ها را خلیج فارس دانسته‌اند اما در واقع در خصوص صحت نسبت دادن آن نامها به خلیج فارس با توجه به مبهم بودن آنهادیدگاههای مختلفی وجود دارد از جمله این نامها می‌توان به دریای آفتاب تابان در افسانه‌های سومری - دریای فراخ‌کرت در اوستا و دریای بالا و پایین و دریای مرتور(تلخ) اشاره نمود که همگی نامهای افسانه‌ای هستندو نه پدیده دقیق جغرافیایی.اما کهن ترین نام که بدون هیچ تردیدی منطقه جغرافیایی دریای جنوب ایران را توصیف می‌کند همان دریای پارس است. قدمت خلیج فارس از نظر، زمین شناسی، زیست شناسی،انسان شناسی و جغرافیایی چندان دیرینه‌است که عده‌ای معتقدند «خلیج فارس گهواره تمدن جهان یا خاستگاه نوع بشر است.» 

دریای آفتاب تابان؛ و دریای طلوع و دریای غروب نام‌های افسانه‌ای است و نه نام جغرافیایی (به عربی: بحر الشروق الکبیر)‏ (به انگلیسی: Sea of the rising sun)‏؛ جائی که آفتاب طلوع می‌کند نیز در افسانه‌های سومری به دیلمون اشاره داشت.

لوحه‌ای گلی که در پیش از میلاد فتوحات سنّاخریب پادشاه آشور[۱۹] را جاودانه کرده از این نام سود برده‌است، او در توصیف سرزمینی که از پدرش سارگن به ارث برده، می‌نویسد:


«سنّاخریب، پادشاه بزرگ، پادشاه توانا، پادشاه جهان، پادشاه آشور، پادشاه چارگوشه، چوپان خردمند، محبوبِ خدایان توانا، نگاهبان حق، عاشق عدالت ... و بر رویِ سر کاخ‌نشین‌ها جنگ‌افزارهایِ نیرومند مرا قرار داده‌است. از دریای بالا؛ دریایِ غروبِ آفتاب تا دریای پائین؛ دریایِ طلوع آفتاب همه موجودات بشری را در زیر گام هایِ من مطیع کرده است؛ و فرمانروایان نیرومند از هراس رویارویی با من، خانه‌هایشان را رها کرده و همچون سیدیننو پرنده غار به مکان‌های دست نیافتنی می‌گریزند.»[۲۰][۲۱]

دریای پائین یا (به انگلیسی: lower sea)‏، نویسندگانِ عرب معادل‌های متعددی را برای این نام در نظرگرفته‌اند. از جمله؛ «البحر الاسفل» أو «البحر السفلی» أو «البحر التحتانی»

این نام توسط آشوریان، بابلیها و اکدی‌ها به کار می‌رفته و ظاهرا از سویِ آشوریان که در شمال بین النهرین می‌زیستند رایج شده‌است. و معمولاً در برابرِ دریای بالا (به عربی: البحر العُلوی)‏ (به انگلیسی: upper sea)‏ قرار می‌گرفته که نویسندگان امروزی همواره آن را دریای مدیترانه می‌خوانند.

در اوستا اگرچه از نام خلیج فارس بطور صریح نام برده نشده ولی به دریایفراخکرت اشاره شده‌است اما در مهر یشت در مبحث مهر یا میترا اشاره‌ای نیز به اروندرود شده‌است که در آن دوره اورنگ گفته می‌شده‌است:

 دارنده دشت‌های فراخ و اسب‌های تیزرو که از سخن راستین آگاه است و پهلوانی است خوش اندام و نبرد آزما، دارای هزار گوش و هزار چشم و هزار چستی و چالاکی یاد شده، کسی است که جنگ و پیروزی با اوست، هرگز نمی‌خسبد، هرگز فریب نمی‌خورد، اگر کسی با او پیمان شکند خواه در شرق هندوستان باشد یا بر دهنه شط ارنگ، از ناوک او گریز ندارد، او نخستین ایزد معنوی است که پیش از برآمدن خورشید فنا ناپذیر تیز اسب بر بالای کوه هرا بر می‌آید و از آن جایگاه بلند سراسر منزلگاه‌های آریایی را می‌نگرد.

در کتیبه معروف به منشور آزادی کوروش که به شرح فتوحات کوروش دوم پادشاه هخامنشی می‌پردازد و در بابل کشف شده، فرمانروای پارسیان نیز این لقب را به دریای سواحل جنوبی سرزمین خویش داده‌است:


«منم کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه دادگر، شاه بابل، شاه سومر و اکد، شاه چهار گوشه جهان پسرِ کمبوجیه شاه بزرگ شاه انشان، نوه کوروش شاه بزرگ، ......به فرمان مردوک، همه شاهان پیش اورنگ پادشاهی نشسته‌اند. همه پادشاهان از دریای بالا تا دریای پائین، همه مردم سرزمین‌های دوردست، از چهار گوشه (جهان)، همه پادشاهان اموری و همه کوچ نشینان مرا خراج گذاردند و در بابل به پایم بوسه زدند.»

علت نام گذاری به خلیج فارس طبق اسناد تاریخی


در کتاب اسناد نام خلیج فارس، میراثی کهن و جاودان صفحه ۱۸تا ۲۲ وجه تسمیه و علت نام گذاری خلیج فارس را از دیدگاه عده‌ای از جغرافی دانان مشهور بیان نموده‌است.بطور نمونه کتاب سر آرنولد ویلسن Sir Arnold Wilson که در سال ۱۹۲۸ به نام خلیج فارس( Persian Gulf ) به چاپ رسیده‌است. ضمن نقد سابقه تاریخی و جغرافیایی خلیج فارس و بیان توصیفهای نویسندگان مغرب زمین مشاهدات خود را نیز بیان نموده و نوشته‌است" هیچ آبراهی چه در گذشته و چه در حال حاضر برای زمین شناسان، باستان شناسان ، تاریخ دانان، جغرافیدانان، بازرگانان، سیاستمداران و سیاحان و دانش پژوهان اهمیتی بیشتر از خلیج فارس نداشته‌است این آبراه از هزاره قبل از میلادتا کنون از هویت فارسی و ایرانی برخوردار است." سی ادموند بوسورثC .Edmund Bosworth مطالبی را از ۲۰ مورخ وسیاح یونانی و اروپایی، ازسردار یونانی نیارخوس( ۳۲۵-۲۴ ق.م) گرفته تا پریدیکس ( ۱۸۷۶ )، در مورد توصیف خلیج فارس و علت نام گذاری آن را بیان نموده‌است. 

دوران قبل از اسلام

دوره هخامنشیان(پرشین) دریانوردی ایرانیان در خلیج فارس، قریب پانصد سال پیش از میلاد مسیح و در دوران سلطنت داریوش اول آغاز شد. داریوش، نخستین ناوگان دریایی جهان را به وجود آورد کشتی‌های او طول رودخانه سند را تا کرانه‌های اقیانوس هند و دریای عمان و خلیج فارس پیمودند، و سپس شبه جزیره عربستان را دور زده و تا انتهای دریای سرخ کنونی رسیدند. او برای نخستین بار در نزدیکی کانال سوئز مدرن فرمان کندن کانالی را داد و کشتی‌هایش از طریق همین کانال به دریای مدیترانه راه یافتند. در کتیبه‌ای که در محل این کانال به دست آمده نوشته شده‌است:

 «من فارسی هستم. از فارس مصر را گشودم. من فرمان کندن این کانال را داده‌ام از رودی که از مصر روان است به دریایی که از فارس آید پس این جوی کنده شد چنان که فرمان داده‌ام و ناوها آیند از مصر از این آبراه به فارس چنان که خواست من بود.»




خلیج فارس در دوره هخامنشی

از سفرنامه فیثاغورث ۵۷۰ قبل از میلاد تا سال ۱۹۵۸ در تمام منابع مکتوب جهان نام خلیج فارس و یا معادلهای آن در دیگر زبانها ثبت شده‌است. در دوره داریوش دوم ناوگانی ایرانی به رهبری سردار صداسپ ماموریت یافت تا جهان را دور بزند. ناوگان وی متشکل از چند کشتی باد و پارو عازم دریای مدیترانه و سواحل شنقیط (موریتانی)شد و تا نزدیک اشانتی و سواحل بنین پیش رفت ولی در اثر برخورد با اقوام وحشی سفر را ناتمام گذاشتند.

یونانیان و رومی‌های باستان

در همه نقشه‌های کهن نام خلیج فارس ثبت شده‌است. یونانی‌های باستان، از جمله بطلمیوس، این خلیج را «پرسیکوس سینوس» یا «سینوس پرسیکوس» که همان خلیج فارس است، نامیدند از آنجا که این نام برای نخستین بار در منابع درست و معتبر تاریخی که غیر ایرانیان نوشته‌اند آمده‌است، هیچ گونه شائبه نژادی در وضع آن وجود ندارد. چنان که یونانیان بودند که نخستین بار، سرزمین ایران را نیز «پارسه» و «پرسپولیس» یعنی شهر یا کشور پارسیان نامیدند. استرابن جغرافیدان سدهٔ نخست میلادی نیز به کرات در کتاب خود از خلیج فارس با لفظ پرسیکون کای تاس (Persikonkaitas) نام برده‌است که معادل تحت اللفظی خلیج فارس است. وی محل سکونت عرب‌ها را بین دریای سرخ و خلیج فارس عنوان می‌کند. همچنین فلاریوس آریانوس مورخ دیگر یونانی در قرن دوم میلادی، در کتاب تاریخ سفرهای جنگی اسکندر از این خلیج به نام «پرسیکون کیت» که چیزی جز خلیج فارس، نیست نام می‌برد[۳۳].

 زنفن (۴۳۰-۳۵۴ ق.م)،(به انگلیسی Xenophon) تاریخ نگار یونانی در آثار خود از آب‌های جنوب ایران به نام خلیج فارس یا خلیج فارسیان یاد کرده‌است.

البته جست‌وجو در سفرنامه‌ها یا کتاب‌های تاریخی بر حجم سندهای خدشه ناپذیری که خلیج فارس را «خلیج فارس» گفته‌اند، می‌افزاید. این منطقه آبی همواره برای ایرانیان که صاحب حکومت مقتدر بوده‌اند و امپراتوری آن‌ها در سده‌های متوالی بسیار گسترده بود هم از نظر اقتصادی و هم از نظر نظامی اهمیت خارق العاده‌ای داشت. آن‌ها از این طریق می‌توانستند با کشتی‌های خود به دریای بزرگ دسترسی پیدا کنند و به هدف‌های اقتصادی و نظامی دست یابند.

نام خلیج فارس در منابع اسلامی

پس از حمله اعراب به ایران در سده هفتم پس از زادروز، کوششی برای تغییر نام دریای پارسی صورت نگرفت. در ۷۵ کتاب مهم اسلامی اعم از تفاسیر مشهور قران ، کتابهای حدیث معتبر و صحاح سته و کتب تاریخی اسلام و کتاب‌های اسفار و ممالک و مسالک، نام بحر فارس و خلیج فارس ثبت شده‌است.اعراب مسلمان، بغیر ازنام بحر الفارسی (دریای پارسی)و خلیج فارس هیچ نام دیگری را برای این دریا بکار نبرده‌اند و این اسم از طرف حکومت‌های ایرانی، ترک و عربی هم که در ۱۲۰۰ سال بعد منطقه را تحت سلطه خود داشتند مورد احترام قرار گرفت. پژوهشگران اسلامی نظیر استخری، مسعودی، بیرونی، ابن حقول، مقدسی، مستوفی، ناصرخسرو، الطاهربن مطهر المقدسی (بشاری)، ابوالقاسم بن محمدبن حوقل و نظایر آن که مطالعه در پیرامون این دریا را تا قرن ۱۵ ادامه دادند، در آثار و مکتوبات خود از آب‌های جنوب ایران به نام‌های بحر فارس، البحر الفارسی، بحر مکران، الخلیج الفارسی و خلیج‌فارس یاد کرده‌اند. حتی از این جغرافی‌دانان نقشه‌هایی به جا مانده‌است که اقیانوس هند را البحر الفارسی نام نهاده‌اند. مسلمانان متخصص در دانش جغرافی این عنوان را از دو تمدن باستانی اخذ کرده‌اند و همزمان مورد استفاده قرار دادند. بدین ترتیب که پارسا درایای ایرانی را بحر فارس و سینوس پرسیکوس یونانی را خلیج‌فارس می‌نامیدند و حتی مقصود از دو دریا در سوره الرحمن قرآن را نیز همان دریای فارس و دریای متوسط می‌دانستند. ابوعلی احمد پسر عمر معروف به ابن رسته در کتاب الاعلاق النفیسه که در سال ۲۹۰ هجری قمری نوشته‌است، آورده‌است:

 فاما البحر الهندی یخرج منه خلیج الی ناحیه فارس یسمی الخلیج الفارسی. اما از دریای هند خلیجی بیرون می‌آید به سمت سرزمین فارس که آن را خلیج‌فارس می‌نامند.

 جرجی زیدان تاریخ‌دان عرب در این زمینه می‌گوید:

بحر فارس محدود به آب‌هایی می‌شود که دنیای عرب را دور می‌زند. بحر فارس ـ ویراد به عندهم کل البحور المیحطه ببلاد العرب من مصب ماءدجله فی العراق الی أبله فیدخل فیه مانعبر عنه الیوم بخلیج‌فارس و بحرالعرب و خلیج عدن و البحر الاحمر و خلیج العقبه. دریای فارس ـ نزد آنان متقدمین همه دریاهایی که سرزمین‌های عرب از مصب آب دجله گرفته تا أبله را احاطه می‌کند، به‌عنوان دریای فارس تعبیر می‌شده و از آن جمله‌است آنچه را که ما امروز از آن به خلیج‌فارس و دریای عرب و خلیج عدن و دریای سرخ و خلیج عقبه تعبیر می‌کنیم.



خلیج فارس با نام بحر فارس مشخص شده‌است. این سند جغرافیایی متعلق به قرن نهم میلادی است و در کتاب الاقالیم توسط نقشه‌کش و جغرافیادان ایرانی استخری درج شده‌است. 


تفاوت بحر فارس و خلیج فارس

بحر فارس نامی است که عرب‌ها در قرون اولیه اسلام و تا قرن ششم بجای دریای عرب و خلیج فارس بکار می‌بردند و این مفهوم شامل خلیج فارس و خلیج عمان و دریای عرب نیز می‌شد ولی در قرنهای اخیر تنها به پهنه آبی که شامل تنگه هرمز تا دهانه اروند رود می‌شود و بجای بحر فارس خلیج فارس می‌گفتند بطور نمونه ابن حوقل،ابن فقیه و استخری و ابوبکر احمدبن اسحاق بن ابراهیم المهذانی، مورخ معروف عرب که به ابن الفیقه مشهور است. بحر فارس را برای تمام آن پهنه آبی از سند تا عبادان(آبادان) بکار برده اند ابن فقیه در کتاب جغرافیای خود موسوم به مختصر کتاب البلدان که در سال‌های آخر سده سوم هجری قمری تالیف کرده، می‌نویسد:

 دریای فارس و هند پیوسته اند از نظر پیوستگی به دیگری هر دو یک دریا هستند.

ایرانیان بر این باور هستند که نام جدید جعلی و با انگیزه سیاسی و از روی تعصب قومی بکار می‌رود و همچنان نام تاریخی خلیج فارس باید استفاده شود.

امروزه در کشورهای عربی

امروزه برخی از کشورهای عربی خلیج فارس را خلیج عربی و یا تنها خلیج می‏نامند. با این که ویکی‌پدیای عربی سرواژهٔ «الخلیج العربی» را به‌کارگرفته، در ویکی‌پدیای مصری نام مقاله «الخلیج الفارسى (الخلیج العربى)» است.[۷۵] مورخان معاصر عرب نیز همانند مورخان قدیم، خلیج فارس را به‎‏کاربرده‌اند.

خلیج فارس و مترادف‌های آن در سایر زبانها،اصیل ترین نام و نامی است بر جای مانده از کهن‌ترین منابع، که از سده‌های پیش از میلادبطور مستمر در همه زبانها و ادبیات جهانی استفاده شده‌است و با پارس - فارس- ایران وعجم- نام‌های ایران - و معادل‌های آن در سایر زبانها گره خورده‌است.

در سده‌های اخیر

صاحب نظران بر این باوردند که اصطلاح «خلیج عربی» برای نخستین بار در دوره تحت قیمومت شیخ نشین‌های خلیج فارس توسط کارگزاران انگلیس و بطور ویژه از طرف یکی از نمایندگان سیاسی انگلیس مقیم در خلیج فارس به نام رودریک اوون انجام شد که در کتابی به نام حبابهای طلایی در خلیج عربی در سال ۱۹۵۸ نوشت که «من در تمام کتب و نقشه‌های جغرافیایی نامی غیر از خلیج فارس ندیده بودم ولی در چند سال اقامت در سواحل خلیج فارس(بحرین) متوجه شدم که ساکنان ساحل عرب هستند بنابر این ادب حکم می‌کند که این خلیج را عربی بنامیم» مجله العربیه در شماره دوم خود ۱۹۵۸ این مطلب را بیان نموده‌است». در سال‌های اخیر و به ویژه از دههٔ شصت میلادی به این سو، نام جعلی خلیج عرب نیز در برخی منابع تحت حمایت بیشینهٔ دولت‌های عربی و گاه غیر عربی به گونه‌ای فزاینده در حال رقابت با نام خلیج فارس است، جایگزینی نامی قومی بجای یک نام تاریخی امر خشم ایرانیان سراسر جهان را برانگیخته و باعث پدیداری نام «خلیج همیشه فارس» یا «خلیج همیشگی فارس» از سوی ایرانیان گشته‌است.

 سازمانهای جغرافیایی دنیا(غیر عرب)همگی خلیج فارس را تنها نام معتبر می دانند در پی استعلام از وزارت امورخارجه بریتانیا درباره نام این آبراه، ایشان به صراحت نام خلیج فارس را صحیح دانسته‌اند.تحریف نام "خلیج فارس" سناریویی بود که بعد از ملی شدن صنعت نفت آغاز شد و اولین مدافع نام خلیج عرب "رودریک اوون" بود که در سال ۱۹۵۸ کتابی بنام مستند حبابهای طلایی در خلیج عربی را نوشت و در مقدمه کتاب از تغییر نام خلیج فارس دفاع کردو جمله معروف را نوشت: هیچ نقشه‌ای ندیدم مگر آنکه نام خلیج فارس را داشت اما چون ساکنان غرب خلیج عرب هستند ادب حکم می‌کند که این دریا را به نام آنها بنامیم.(ادب از نوع انگلیسی) اما اسناد تاریخی آن چنان مستحکم و مستند هستند که ناسیونالیستهای عرب علی رغم هزینه هنگفت موفق به تغییر این نام نشدند و سازمان ملل و سازمانهای بین المللی نیز بر اصالت تاریخی و حقوقی نام خلیج فارس تاکید دارند.



نقشه دوره عثمانی مصر

 از روزی که بشر به کار تدوین و نگارش تاریخ مبادرت ورزید برای مکانهای جغرافیایی نیز نام‌های با مسمایی انتخاب که آبراه جنوبی و جدا کننده فلات ایران از شبه جزیره عربستان نیز یکی از این موارد بوده که با نام "دریای پارس" از آن دوران کهن به یادگار مانده‌است. "دریای پارس" یا "خلیج فارس" از جمله نامهای قدیمی و باستانی است که بطور مستمر در زمانهای مختلف تاریخی در اسناد، قراردادها و مکاتبات، مورد استفاده همه اقوام و ملل دنیا قرارگرفته‌است. نخستین بار در روزگار هخامنشیان، این دریا "پارسا درایا" یا "دریای پارس" خوانده شد، طبق کتیبه‌ای که از داریوش پادشاه هخامنشی، در تنگه سوئز بدست آمده، از آن به عنوان "درایا هچا پارسا آیتی" یعنی دریایی که از پارس می‌آید یاد شده و این سند به عنوان نخستین مدرک تاریخی موجود است که حقانیت نام خلیج فارس را به وضوح نشان می‌دهد.

به دنبال تحریفات و تطمیع هااز سوی نهادهای عربی، چند موسسه آمریکایی و اروپایی نیز با سناریویی از قبل طراحی شده جعل نام این دریای تاریخی را به شکل وسیعتری ادامه داده و به طوری که در سال ۱۳۸۳ خورشیدی موسسه آمریکایی نشنال جئوگرافی در اطلس جغرافیایی خود در کنار نام پرآوازه خلیج فارس از واژه مجعول "خلیج ع.ر.ب.ی" نیز استفاده کرد.چند سال بعد از آن یعنی در سال ۱۳۸۵ خورشیدی نیز مسئولان موزه "لوور" پاریس واژه مجعول خلیج را به جای "خلیج فارس" بکار بردند، هر چند که این دو موسسه مذکور با اعتراض شدید ایرانیان وطن دوست مواجه شده و در مدت کوتاهی با عذرخواهی، تحریفات صورت گرفته را تصحیح کردند، این روند تا به حال نیز ادامه داشته و داردو خلیج فارس، توسط سایت‌های "گوگل" و نیروی دریای ارتش آمریکا مورد تحریف واقع شد گوگل نام خلیج فارس وخلیج عربی برای این محل استفاده کرده‌است.  در کناراین گونه انتقادات و اعتراضات مردمی، دولتمردان نیز پا به پای ملت وظیفه دارند موضوع مربوط به خلیج فارس را رصد کرده و در صورت ادامه تحریفات، در دادگاه‌های بین المللی اقامه دعوا نمایند.

دولت انگلیس در سال ۱۲۱۹ خورشیدی، نام دریای بریتانیا را برای خلیج فارس به کار بردند اما این نام پذیرشی نیافت و آن را رها نمودند. پس از ملی شدن نفت ایران و خلع ید از شرکتهای انگلیسی و قطع روابط ایران و انگلیس ابتدا نماینده سیاسی انگلیسی مقیم بحرین از سال ۱۳۲۹ (۱۹۵۰ م.) عبارت ساحل عربی را برای منطقهٔ جغرافیایی بخش جنوبی خلیج فارس که متعلق به عرب‌های تحت‌الحمایه انگلیس بود مرسوم ساخت و سپس به مرور کلمه خلیج عربی را جایگزین آن ساخت و سپس این نام را به کل خلیج فارس تعمیم داد. ایرانیان اینگونه تلاشها را اقدام در جهت تخریب هویت ملی خود می دانند و با آن با روشهای مختلف مقابله می کنند.

تلاش‌های دولت ایران در برابر تغییر نام

دولت ایران در روز ۱۳ مرداد سال ۱۳۳۷ به دلیل تغییر نام خلیج فارس به خلیج عربی از سوی عراق و برخی دیگر از کشورهای عربی و انگلیس اعتراض خود را به دولت جدید عراق به رهبری قاسم که با یک کودتای نظامی بر سر کار آمده بود و تمایل به حرکت‌های آزادی خواهانه مصر به رهبری جمال عبدالناصر داشت، اعلام کرد. چند سال بعد گمرک و پست ایران از قبول محموله‌هایی که به جای خلیج فارس نام خلیج عربی بر روی آن نوشته شده بود، خودداری کرد. ایران همچنین در مجامع و کنفرانس‌های بین‌المللی نیز در صورت به کار بردن این اصطلاح ساختگی از سوی نمایندگان کشورهای عرب واکنش نشان می‌داد. شاه خود در دو نوبت در مصاحبه‌های خود به جعل نام خلیج فارس اعتراض نمود. برای اولین بار در سند " AD311/1 Gen مورخ پنجم مارس ۱۹۷۱ میلادی" دبیرخانه سازمان ملل اعلام کرد نام درست و تاریخی خلیج فارس است.

دوره جمهوری اسلامی:

در نیمه نخست بهمن ماه سال ۱۳۷۰ سر ویراستار سازمان ملل متحد با اشاره به اعتراض‌های پیاپی نمایندگان ایران در آن سازمان به استفاده از نام ساختگی خلیج عربی در اسناد این سازمان از کارکنان سازمان ملل خواسته تا اعتراض دولت ایران را همیشه در نظر داشته باشند. در یازدهم شهریور سال ۱۳۷۱ هنگامی که حیدر ابوبکر العطاس نخست وزیر جمهوری یمن در اجلاس سران جنبش عدم تعهد که در جاکارتا پایتخت اندونزی برگزار می‌شد، از نام ساختگی خلیج عربی استفاده کرد، با اعتراض شدید نمایندگان ایرانی رو به رو شد. او سرانجام از نمایندگان ایران عذرخواهی کرد و این کار را غیر عمد خواند. سازمان ملل متحد تاکنون در ۵ نوبت، نام رسمی و تغییر ناپذیر آبراه جنوبی ایران را "خلیج فارس" اعلام کرده‌است. دومین یادداشت به شماره UNLA45.8.2(C) مورخ دهم اوت ۱۹۸۴ میلادی و بار سوم نیز طی یادداشت شماره ST/CS/sER.A/29 در تاریخ دهم ژانویه ۱۹۹۰ میلادی نام رسمی دریای جنوبی ایران و خاوری شبه جزیره عربستان را "خلیج فارس" اعلام کرده‌است. این سازمان در کنفرانس‌های سالانه خود که در زمینه "هماهنگی در نام‌های جغرافیایی" برگزار می‌کند، به فارسی بودن نام این آبراه بین المللی تاکید کرده و آن را مورد تائید قرار داده‌است.بطورکلی دولت جمهوری اسلامی ایران تا سال ۱۳۸۳ و پیش آمد موضوع تحریف نام خلیج فارس از سوی نشنال جیوگرافی از خود حساسیت و واکنش قابل ملاحظه‌ای انجام نداد تا اینکه در پایان دوره محمد خاتمی روز ملی خلیج فارس رسما وارد تقویم کشوری شد.

 در ابتدای دوره احمدی نژاد از نمادها و مظاهر ایرانی گرایانه و از جمله نام خلیج فارس پرهیز می‌شدو چنانچه با تصدی آقای صفار هرندی به عنوان وزیر ارشاد وب سایت اولین فستیوال ملی خلیح فارس و مسابقه جهانی وبلاگ نویسی خلیج فارس که دهها وبلاگ نویس بر اساس تبلیغات و در خواست وزارت ارشاد طرحها،کاریکاتورهاو انیمیشن‌ها و مقاله‌ها(فروردین ۱۳۸۴) و راهکارهای پاسداری از میراث خلیج فارس در آن ارایه شده بود وب سایت این فستیوال بطور ناگهانی قبل از اعلام برندگان، از سوی وزارت ارشاد حذف و مسابقه لغو شد.(روزنامه شرق تیر ۱۳۸۴) و حتی در سخنان افرادی مانند حجه الاسلام آقاتهرانی نماینده مجلس بصراحت با این نام مخالفت شد.

اما از سال ۱۳۸۸ دولت احمدی نژاد توجه قابل ملاحظه‌ای به این موضوعات نشان داد و در سالهای اخیر، دولت و دیگر نهادهای حکومتی در ایران تلاش کرده‌اند خود را نسبت به این موضوع حساس و متعهد نشان دهند.سال ۱۳۹۱ دو روز پیش از «روز ملی خلیج‌فارس» در ایران، برای اولین بار امامان جمعه شهرهای مختلف نیز در خطبه‌های خود، از «اهمیت و حقانیت» این نام سخن گفتند. از امامان جمعه تهران و شیراز تا شهرهای پلدختر، سوق و بردخون و ... و روز ملی خلیج فارس با حضور مقامات در شهرهای حاشیه خلیج فارس و با جشنواره‌های مختلف گرامی داشته شد. احمدی نژاد با سخنانی همچون" حقانیت نام خلیج فارس چون خورشید تابان است و تاریخ گواه است که جاعلان نام خلیج فارس هیچ تمدنی ندارند" تند ترین حمایت‌ها را از نام خلیج فارس بروز داد. حکام بعضی کشورهای عربی نیز نسبت به سفر احمدی نژاد به ابوموسی حساسیت نشان داده والفاظ تند و تهدید آمیز بکار بردندریئس پلیس امارات ایران را به حمله نظامی تهدید کرد.مقامات نطامی ایران نیز متقابلا پاسخ‌های تندی دادنددر اینترنت هم جوانان ایرانی اقدام به مبارزه سایبری کرده و از جمله به فیسبوک ملک عبداله و سایت فدراسیون فوتبال امارات را با تصاویری از خلیج فارس تزئین کردید.
  • mohammad poozeshi
۱۵
اسفند

تاریخچه عید نوروز



نـوروز، جشن شکوهمند ایران باستان، گویای پیشینه ی تابناک میهن ما و جلوه ای مهم از فرهنگ غنی مردم ایران است.
نوروز که قرن های دراز است بر همه جشن های جهان فخر می فروشد، از آن روسـت که یک قــرارداد مصنـوعی اجتماعـی و یا یک جشن تحمیلی سیاسی نیست. جشن جهان اســت و روز شادمانـی زمین، آسمان، آفتاب، جــوشِ شگفتـنـی ها و شـور زدن ها و سـرشـار از هیجان هر آغاز.نوروز گذشت زمان و دگرگونی های دوران را شاهد بوده و پیوسته با آمد و رفت الهام بخش خود پایان فصلی دیگر را به ساکنـان این سرزمین کهنسال اعلام کرده است. نوروز، تجدید خاطــره بـزرگـــی است. خاطره خویشاوندی انسان با طبیعت. گذشت سال هــای دراز نه تنها از شکوهمندی سنّتهای نوروزی نکاسته بلکه روشنگر این واقعیت بوده که بزرگ داشت نوروز و گرامی داشتن سنتهای آن با احساس و اندیشه ایرانی، پیوند ناگسستنی یافته است…
ابوریحان بیرونی در پاسخ به این سوال که: نـــوروز چیست؟ می نویسد: « نخستین روز است از فروردین ماه و از این جهت روز نو، نام کردند زیـرا که پیـشـانی سال نو است و آنـچه از پس اوست از این پنج روز، همه جشنهاست و ششم فروردین ماه نوروز را بزرگ دارند، زیرا که خسروان بدان پنج روز حق های خشم و گروهـان بگزاردندی و حاجت ها روا کـردنـدی، آنـگاه بدین روز ششم خلـوت کردندی، خاصگان را و اعتقاد پارسـایان اندر نـوروز نخستین آنست که اول روزی است از زمانه و بدو فلک آغازید گشتن.»
نوروز نامه منسوب به خیام آمده اســت که: « سبب نهادن نوروز آن بوده است که چـون دانستند که آفتاب را دو دور بـوده یکی آن سیصد و شست و پنج روز و ربــعی از به اول دقیـقه حمـل باز آید، بـه همان وقت هر روز که رفته بود بدین دقیـقه نتواند آمدن چـه هـر سال از مدت همی کم شود، چون جمشــید این دو را دریـافت انوروز نام نهاد و جشــن آیـین آورد. پـس ازآن پادشاهـان دیـگر مردمان بدو اقتدار کردند.»
ابوریحان در آثار الباقیه، می نویسد: « برخی از علمای ایران می گویـند: سبـب این کـه ایـن روز را نـوروز می نامند این است کـه در ایـام تهمورث صـائبه آشکار شدنـد و چون جمشید بـه پادشاهی رسید دین خود را تجدید کرد و این کار خیلی بزرگ به نظر آمد و آن روز را که روز تازهای بود، جمشید عید گرفت.»
نوروز جشن کهن ایرانی
نوروز یکی از کهن‌ترین جشن‌های به جا مانده از دوران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان است و هنوز مردم مناطق مختلف فلات ایران نوروز را جشن می‌گیرند. زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است. نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب می‌شود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است.
بنا به پیشنهاد جمهوری آذربایجان ،مجمع عمومی سازمان ملل در نشست ۴ اسفند ۱۳۸۸ (۲۳ فوریه ۲۰۱۰) ۲۱ ماه مارس را به‌عنوان روز جهانی عید نوروز، با ریشهٔ ایرانی به‌رسمیت شناخت و آن را در تقویم خود جای داد. در متن به تصویب رسیده در مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز، جشنی با ریشه ایرانی که قدمتی بیش از ۳ هزار سال دارد و امروزه بیش از ۳۰۰ میلیون نفر آن را جشن می‌گیرند توصیف شده‌است.
پیش از آن در تاریخ ۸ مهر ۱۳۸۸ خورشیدی، نوروز توسط سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد، به عنوان میراث غیر ملموس جهانی، به ثبت جهانی رسیده‌بود. در ۷ فروردین ۱۳۸۹ نخستین دورهٔ جشن جهانی نوروز در تهران برگزار شد و این شهر به عنوان «دبیرخانهٔ نوروز» شناخته شد.


 

زمان نوروز


جشن نوروز از لحظه اعتدال بهاری آغاز می‌شود. در دانش ستاره‌شناسی، اعتدال بهاری یا اعتدال ربیعی در نیم‌کره شمالی زمین به لحظه‌ای گفته می‌شود که خورشید از صفحه استوای زمین می گذرد و به سوی شمال آسمان می‌رود. این لحظه، لحظه اول برج حمل نامیده می‌شود، و در تقویم هجری خورشیدی با نخستین روز (هرمز روز یا اورمزد روز) از ماه فروردین برابر است. نوروز در تقویم میلادی با ۲۱ یا ۲۲ مارس مطابقت دارد.
در کشورهایی مانند ایران و افغانستان که تقویم هجری شمسی به کار برده می‌شود، نوروز، روز آغاز سال نو است. اما در کشورهای آسیای میانه و قفقاز، تقویم میلادی متداول است و نوروز به عنوان آغاز فصل بهار جشن گرفته می‌شود و روز آغاز سال محسوب نمی‌شود.
واژهٔ نوروز
واژه نوروز یک اسم مرکب است که از ترکیب دو واژهٔ فارسی «نو» و «روز» به وجود آمده است. این نام در دو معنی به‌کار می‌رود:
۱) نوروز عام: روز آغاز اعتدال بهاری و آغاز سال نو
۲) نوروز خاص: روز ششم فروردین با نام «روز خرداد»
ایرانیان باستان از نوروز به عنوان ناوا سرِدا یعنی سال نو یاد می‌کردند. مردمان ایرانی آسیای میانه نیز در زمان سغدیان و خوارزمشاهیان، نوروز را نوسارد و نوسارجی به معنای سال نو می‌نامیدند.
واژه نوروز در الفبای لاتین
در متن‌های گوناگون لاتین، بخش نخست واژه نوروز با املای No،Now،Nov و Naw و بخش دوم آن با املای Ruz، Rooz و Rouz نوشته شده است. در برخی از مواقع این دو بخش پشت سر هم و در برخی با فاصله نوشته می‌شوند. اما به باور دکتر احسان یارشاطر بنیان‌گذار دانشنامه ایرانیکا، نگارش این واژه در الفبای لاتین با توجه به قواعد آواشناسی، به شکل Nowruz توصیه می‌شود. این شکل از املای واژه نوروز، هم‌اکنون در نوشته‌های یونسکو و بسیاری از متون سیاسی به کار می‌رود.
 
پیشینه نوروز
منشا و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیست. در برخی از متن‌های کهن ایران ازجمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متن ها، کیومرث به‌عنوان پایه‌گذار نوروز معرفی شده است. پدید آوری نوروز در شاهنامه، بدین گونه روایت شده است که جمشید در حال گذشتن از آذربایجان، دستور داد تا در آنجا برای او تختی بگذارند و خودش با تاجی زرین بر روی تخت نشست. با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان نورانی شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نو نامیدند.
برخی از روایت‌های تاریخی، آغاز نوروز را به بابلیان نسبت می‌دهد. بر طبق این روایت‌ها، رواج نوروز در ایران به ۵۳۸ سال قبل از میلاد یعنی زمان حمله کورش بزرگ به بابل بازمی‌گردد. همچنین در برخی از روایت‌ها، از زرتشت به‌عنوان بنیان‌گذار نوروز نام برده شده است. اما در اوستا (دست کم در گاتها) نامی از نوروز برده نشده است.
– نوروز در زمان سلسله هخامنشیان
نگاره مراسم پیشکش هدایا به پادشاه ایران در تخت جمشید. برخی از پژوهشگران، این مراسم را به نوروز مربوط می‌دانند.کوروش دوم بنیان‌گذار هخامنشیان، نوروز را در سال ۵۳۸ قبل از میلاد، جشن ملی اعلام کرد. وی در این روز برنامه‌هایی برای ترفیع سربازان، پاکسازی مکان‌های همگانی و خانه‌های شخصی و بخشش محکومان اجرا می‌نمود. این آیین‌ها در زمان دیگر پادشاهان هخامنشی نیز برگزار می‌شده است. در زمان داریوش یکم، مراسم نوروز در تخت جمشید برگزار می‌شد. البته در سنگ‌نوشته‌های به‌جا مانده از دوران هخامنشیان، به‌طور مستقیم اشاره‌ای به برگزاری نوروز نشده است. اما بررسی‌ها بر روی این سنگ‌نوشته‌ها نشان می‌دهد که مردم در دوران هخامنشیان با جشن‌های نوروز آشنا بوده‌اند، و هخامنشیان نوروز را با شکوه و بزرگی جشن می‌گرفته‌اند. شواهد نشان می‌دهد داریوش اول هخامنشی، به مناسبت نوروز در سال ۴۱۶ قبل از میلاد سکه‌ای از جنس طلا ضرب نمود که در یک سوی آن سربازی در حال تیراندازی نشان داده شده است. در دوران هخامنشی، جشن نوروز در بازه‌ای زمانی میان ۲۱ اسفند تا ۱۹ اردیبهشت برگزار می‌شده است.
نگاره مراسم پیشکش هدایا به پادشاه ایران در تخت جمشید. برخی از پژوهشگران، این مراسم را به نوروز مربوط می‌دانند.
 
– نوروز در زمان اشکانیان و ساسانیان
در زمان اشکانیان و ساسانیان نیز نوروز گرامی داشته می‌شد. در این دوران، جشن‌های متعددی در طول یک سال برگزار می‌شد که مهمترین آنها نوروز و مهرگان بوده است. برگزاری جشن نوروز در دوران ساسانیان چند روز (دست کم شش روز) طول می‌کشید و به دو دوره نوروز کوچک و نوروز بزرگ تقسیم می‌شد. نوروز کوچک یا نوروز عامه پنج روز بود و از یکم تا پنجم فروردین گرامی داشته می‌شد و روز ششم فروردین (خردادروز)، جشن نوروز بزرگ یا نوروز خاصه برپا می‌شد. در هر یک از روزهای نوروز عامه، طبقه‌ای از طبقات مردم (دهقانان، روحانیان، سپاهیان، پیشه‌وران و اشراف) به دیدار شاه می‌آمدند و شاه به سخنان آنها گوش می‌داد و برای حل مشکلات آنها دستور صادر می‌کرد. در روز ششم، شاه حق طبقات گوناگون مردم را ادا کرده بود و در این روز، تنها نزدیکان شاه به حضور وی می‌آمدند.
شواهدی وجود دارد که در دوران ساسانی سال‌های کبیسه رعایت نمی‌شده‌است. بنابراین نوروز هر چهار سال، یک روز از موعد اصلی خود (آغاز برج حمل) عقب می‌ماند و درنتیجه زمان نوروز در این دوران همواره ثابت نبوده و در فصل‌های گوناگون سال جاری بوده است. اردشیر بابکان، بنیان گذار سلسله ساسانیان، در سال ۲۳۰ میلادی از دولت روم که از وی شکست خورده بود، خواست که نوروز را در این کشور به رسمیت بشناسند. این درخواست مورد پذیرش سنای روم قرار گرفت و نوروز در قلمرو روم به Lupercal معروف شد.
در دوران ساسانیان، ۲۵ روز پیش از آغاز بهار، در دوازده ستون که از خشت خام برپا می‌کردند، انواع حبوبات و غلات (برنج، گندم، جو، نخود، ارزن، و لوبیا) را می‌کاشتند و تا روز شانزدهم فروردین آنها را جمع نمی‌کردند. هر کدام از این گیاهان که بارورتر شود، در آن سال محصول بهتری خواهد داد. در این دوران همچنین متداول بود که در بامداد نوروز، مردم به یکدیگر آب بپاشند. از زمان هرمز اول مرسوم شد که مردم در شب نوروز آتش روشن نمایند. همچنین از زمان هرمز دوم، رسم دادن سکه در نوروز به‌عنوان عیدی متداول شد.
 – نوروز پس از اسلام
نقشی از جشن چهارشنبه سوری در عمارت چهل ستوناز برگزاری آیین‌های نوروز در زمان امویان نشانه‌ای در دست نیست و در زمان عباسیان نیز به نظر می‌رسد که خلفا گاهی برای پذیرش هدایای مردمی، از نوروز استقبال می‌کرده‌اند. با روی کار آمدن سلسله‌های سامانیان و آل بویه، جشن نوروز با گستردگی بیشتری برگزار شد.
در دوران سلجوقیان، به دستور جلال‌الدین ملک‌شاه سلجوقی تعدادی از ستاره شناسان ایرانی از جمله خیام برای بهترسازی گاهشمار ایرانی گرد هم آمدند. این گروه، نوروز را در یکم بهار قرار دادند و جایگاه آن را ثابت نمودند. بر اساس این گاهشمار که به تقویم جلالی معروف شد، برای ثابت ماندن نوروز در آغاز بهار، مقرر شد که هر چهار سال یک‌بار، تعداد روزهای سال را (به‌جای ۳۶۵ روز)، برابر با ۳۶۶ روز در نظر بگیرند. طبق این قاعده، می‌بایست پس از انجام این کار در ۷ دوره، در دوره هشتم، به جای سال چهارم، بر سال پنجم یک روز بیفزایند. این گاهشمار از سال ۳۹۲ هجری آغاز شد.
نوروز در دوران صفویان نیز برگزار می‌شد. در سال ۱۵۹۷ میلادی، شاه عباس صفوی مراسم نوروز را در عمارت نقش جهان اصفهان برگزار نمود و این شهر را پایتخت همیشگی ایران اعلام نمود.
 
– روایت های اسلامی درباره نوروز
آورده اند که در زمان حضرت رسول (ص) در نوروز جامی سیمین که پر از حلوا بود برای پیغمبر هدیه آوردند و آن حضرت پرسید که این چیست؟ گفتند که امروز نوروز است. پرسید که نوروز چیست؟ گفتند عید بزرگ ایرانیان. فرمود: آری، در این روز بود که خداوند عسکره را زنده کرد. پرسیدند عسکره چیست؟ فرمود عسکره هزاران مردمی بودند که از ترس مرگ ترک دیار کرده و سر به بیابان نهادند و خداوند به آنان گفت بمیرید و مردند. سپس آنان را زنده کرد وابرها را فرمود که به آنان ببارند از این روست که پاشیدن آب در این روز رسم شده. سپس از آن حلوا تناول کرد و جام را میان اصحاب خود قسمت کرده و گفت کاش هر روزی بر ما نوروز بود.
و نیز حدیثی است از معلی بن خنیس که گفت: روز نوروز بر حضرت جعفر بن محمد صادق در آمدم گفت آیا این روز را می شناسی؟ گفتم این روزی است که ایرانیان آن را بزرگ می دارند و به یکدیگر هدیه می دهند. پس حضرت صادق گفت سوگند به خداوند که این بزرگداشت نوروز به علت امری کهن است که برایت بازگو می کنم تا آن را دریابی. پس گفت: ای معلی ، روز نوروز روزی است که خداوند از بندگان خود پیمان گرفت که او را بپرستند و او را شریک و انبازی نگیرند و به پیامبران و راهنمایان او بگروند. همان روزی است که آفتاب در آن طلوع کرد و بادها وزیدن گرفت و زمین در آن شکوفا و درخشان شد. همان روزی است که کشتی نوح در کوه آرام گرفت. همان روزی است که پیامبر خدا، امیر المومنین علی (ع) را بر دوش خود گرفت تا بت های قریش را از کعبه به زیر افکند. چنان که ابراهیم نیز این کار را کرد. همان روزی است که خداوند به یاران خود فرمود تا با علی (ع) به عنوان امیر المومنین بیعت کنند. همان روزی است که قائم آل محمد (ص) و اولیای امر در آن ظهور می کنند و همان روزی است که قائم بر دجال پیروز می شود و او را در کنار کوفه بر دار می کشد و هیچ نوروزی نیست که ما در آن متوقع گشایش و فرجی نباشیم، زیرا نوروز از روزهای ما و شیعیان ماست.
 
– نوروز در دوران معاصر
نوروز به عنوان یک میراث فرهنگی در دوران معاصر همواره مورد توجه مردم قرار داشته و هر ساله برگزار می‌شود. البته برگزاری جشن نوروز به صورت آشکار در برخی از کشورها توسط برخی حکومت‌ها برای مدت زمانی ممنوع بوده است. حکومت شوروی برگزاری جشن نوروز را در برخی از کشورهای آسیای میانه مانند ترکمنستان، قرقیزستان و تاجیکستان ممنوع کرده بود و این ممنوعیت تا زمان میخائیل گورباچف ادامه داشت. با این وجود، مردم این مناطق نوروز را به‌گونهٔ پنهانی و یا در روستاها جشن می‌گرفته‌اند. همچنین برخی از مردم این مناطق برای جلب موافقت مقامات محلی نام دیگری بر روی نوروز می‌گذاشتند؛ به‌طور مثال در تاجیکستان، مردم با اتلاق جشن لاله یا جشن ۸ مارس سعی می‌کردند که آیین‌های نوروز را بی مخالفت مقامات دولتی به جای آورند. همچنین در افغانستان، در دوران حکومت طالبان، برگزاری جشن نوروز ممنوع بود و این حکومت تنها تقویم هجری قمری را به رسمیت می‌شناخت.
نوروز در اشعار فارسی
گویندگان ایرانی از دیرباز تاکنون در وصف نوروز و جشن فروردین که همراه مواهب گرانبهای طبیعت و هنگام تجدید عهد نشاط و شادمانی است، داد سخن داده‌اند و ما در ذیل به برخیاز لطایف اشعار پارسی در این موضوع اشارت می‌کنیم
فرخی ترجیع‌بند مشهوری در وصف نوروز دارد که بند اول آن چنین است:
ز باغ ای باغبان ما را همی بوی بهار آید کلید باغ ما را ده که فردامان به کار آید
کلید باغ را فردا هزاران خواستار آید تو لختی صبر کن چندان که قمری بر چنار آید
چو اندر باغ تو بلبل به دیدار بهار آید ترا مهمان ناخوانده به روزی صد هزار آید
کنون گر گلبنی را پنج شش گل در شمار آید چنان‌دانی که هرکس را همی زو بوی یار آید
بهار امسال پندار همی خوشتر ز پار آید وزین خوشتر شود فردا که خسرو از شکار اید
بدین شایستگی جشنی بدین بایستگی روزی ملک را در جهان هر روز جشنی داد و نوروزی
منوچهری مسمطی در نوروز ساخته که بند اول آن این است:
آمد نوروز هم از بامداد آمدنش فرخ و فرخنده باد
باز جهان خرم و خوب ایستاد مرز زمستان و بهاران بزاد
ز ابر سیه روی سمن بوی داد گیتی گردید چو دارالقرار
هم او در مسمط دیگر گفته:
نوروز بزرگم بزن ای مطرب نوروز زیرا که بود نوبت نوروز به نوروز
برزن غزلی نغز و دل‌انگیز و دلفروز ور نیست ترا بشنو از مرغ نوآموز
کاین فاخته زان کوز و دگر فاخته زانکوز بر قافیه خوب همی خواند اشعار
بوالفرج رونی گوید:
جشن فرخنده فروردین است روز بازار گل و نسرین است
آب چون آتش عود افروزست باد چون خاک عبیر آگین است
باغ پیراسته گلزار بهشت گلبن آراسته حورالعین است
مسعود سعد سلمان از عید مزبور چنین یاد کند:
رسید عید و من از روی حور دلبر دور چگونه باشم بی روی آن بهشتی حور
رسید عید همایون شها به خدمت تو نهاده پیش تو هدیه نشاط لهو و سرور
برسم عید شها باده مروق نوش به لحن بربط و چنگ و چغانه و طنبور
جمال‌الدین عبدالرزاق گفته:
اینک اینک نوبهار آورد بیرون لشکری هریکی چون نوعروسی در دگرگون زیوری
گر تماشا می‌کنی برخیز کاندر باغ هست با چون مشاطه‌ای و باغ چون لعبت گری
عرض لشکر می‌دهد نوروز و ابرش عارض است وز گل و نرگس مراد را چون ستاره لشکری
حافظ در غزلی گفته:
ز کوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
چو گل گر خرده‌ای داری خدا را صرف عشرت کن که قارون را غلطها داد سودای زراندوزی
ز جام گل دگر بلبل چنان مست می لعلست که زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی
به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی
هاتف در قصیده‌ای گوید:
نسیم صبح عنبر بیز شد بر توده غبرا زمین سبز نسرین خیز شد چون گنبد خضرا
ز فیض ابر آزادی زمین مرده شده زنده ز لطف باد نوروزی جهان پیر شد برنا
بگرد سرو گرم پرفشانی قمری نالان به پای گل به کار جان سپاری بلبل شیدا…
همایون روز نوروز است امروز و بیفروزی بر اورنگ خلافت کرده شاه لافتی ماوی
قاآنی در قصیده‌ای به وصف نخستین روز بهار گوید:
رساند باد صبا مژده بهار امروز ز توبه توبه نمودم هزار بار امروز
هوا بساط زمرد فکند در صحرا بیا که وقت نشاطست و روز کار امروز
سحاب بر سر اط
فال بوستان بارد به جای قطره همی در شاهوار امروز
رسد به گوش دل این مژده‌ام ز هاتف غیب که گشت شیر خداوند شهریار امروز
 
جغرافیای نوروز
منطقه‌ای که در آن جشن نوروز برگزار می‌شد، امروزه شامل چند کشور می‌شود و همچنان در این کشورها جشن گرفته می‌شود. برخی آیین‌های نوروز در این کشورها با هم متفاوت‌اند. مثلاً در افغانستان سفره هفت‌میوه می‌چینند؛ اما در ایران سفره هفت سین می‌اندازند.
جغرافیای نوروز با نام نوروز یا مشابه آن، سراسر خاورمیانه، بالکان، قزاقستان، تاتارستان، در آسیای میانه چین شرقی (ترکستان چین)، سودان، زنگبار، در آسیای کوچک سراسر قفقاز تا آستراخان و نیز آمریکای شمالی، هندوستان، پاکستان، بنگلادش، بوتان، نپال و تبت را شامل می‌شود. همچنین کشورهایی مانند مصر و چین جزو سرزمین‌هایی نیستند که در آنها نوروز جشن گرفته می‌شد، اما امروزه جشن‌هایی مشابه جشن نوروز در این کشورها برگزار می‌شود.
در تاریخ ۳۰ مارس ۲۰۰۹(۱۰ فروردین ۱۳۸۸)، پارلمان فدرال کانادا، اولین روز بهار هر سال را به عنوان نوروز (Nowruz Day)، عید ملی ایرانیان و بسیاری اقوام دیگر نامگذاری کرد.
در تاریخ ۲۴ فوریه ۲۰۱۰ سازمان ملل متحد با تصویب یک قطعنامه در مقر سازمان در نیویورک، عید نوروز را به عنوان روز بین‌المللی نوروز و فرهنگ صلح در جهان به رسمیت شناخت.
 
کشورهایی که نوروز را جشن می‌گیرند
ایران • افغانستان • تاجیکستان • ترکمنستان • عراق • ترکیه • سوریه • لبنان • جمهوری آذربایجان • ازبکستان • قرقیزستان • قزاقستان • پاکستان
کشورهایی که جشنی مشابه نوروز دارند
ارمنستان • مصر • چین • زنگبار
 آیین های مرتبط با جشن نوروز
 
– خانه‌تکانی
خانه‌تکانی یکی از آیین‌های نوروزی است که مردم بیشتر مناطقی که نوروز را جشن می‌گیرند به آن پایبندند. در این آیین، تمام خانه و وسایل آن در آستانه نوروز گردگیری، شستشو و تمیز می‌شوند. این آیین در کشورهای مختلف از جمله ایران، تاجیکستان و افغانستان برگزار می‌شود.
 
– آتش‌افروزی
برگزاری مراسم آتش‌افروزی در میان کردها در شهر استانبول،ترکیهرسم افروختن آتش، از زمان‌های کهن در مناطق نوروز متداول شده است. در ایران ، جمهوری آذربایجان و بخش‌هایی از افغانستان، این رسم به‌صورت روشن کردن آتش در شب آخرین چهارشنبه سال متداول است. این مراسم چهارشنبه‌سوری نام دارد. پریدن از روی آتش در ایامنوروز در ترکمنستان نیز رایج است. همچنین رسم افروختن آتش در بامداد نوروز بر پشت بام‌ها در میان برخی از زرتشتیان (از جمله در برخی از روستاهای یزد در ایران) مرسوم است. در سالهای نه چندان دور مردم به تپه ها و دشت های اطراف رفته و با جمع کردن بوته های خار آن را به محله خود آورده و در غروب آفتاب هفت کپه بوته کوچک درست می کردند و ظرف چند دقیقه همه همسایه ها از روی آن می پریدند ولی متاسفانه در سالهای اخیر این آیین شاد و بی خطر تبدیل به میدان جنگی شده با سر و صداهای ناهنجار انفجار نارنجکها و خطرات و مزاحمت برای مردم که جای بسی تاسف دارد و همه ساله از چند روز قبل از چهارشنبه سوری آسایش را از مردم سلب می نماید
 
– سفره‌های نوروزی
سفره هفت سین از سفره‌های نوروزی است که در ایران، جمهوری آذربایجان و برخی از نقاط افغانستان رایج است.پرونده
سفره‌های نوروزی یکی از آیین‌های مشترک در مراسم نوروز در بین مردمی است که نوروز را جشن می‌گیرند. در بسیاری از نقاط ایران ، جمهوری آذربایجان و برخی از نقاط افغانستان، سفره هفت سین پهن می‌شود. در این سفره هفت چیز قرار می‌گیرد که با حرف سین آغاز شده باشد؛ مثل سرکه، سنجد، سمنو، سیب و…پهن کردسفره هفت سین در ایران آداب و رسوم خاصی دارد. روی سفره آینه می گذارن که نشانه روشنایی، شمع که نشانه نورو درخشش، یک کاسه آب که نشانه پاکی می‌باشد.برای زیبایی سفره از سنبل استفاده می‌کنندو این جزء سین‌های هفت سین به حساب نمی‌آید. برای تزئین سفره از تخم مرغ رنگ شده استفاده می‌شود.
بعد از ورود ماهی قرمز از چین به ایران از این ماهی‌های کوچک جهت زیبایی سفره هفت سین استفاده می‌شود همچنین بعد از ورود اسلام به ایران کتاب قرآن نیز بر روی سفره قرارداده می‌شود. تمامی هفت سینی که چیده می‌شود یک معنی خاص را نیز به همراه دارند. مثلا سیب نماد زیبایی وتن درستی است؛سنجد به روایتی نماد عشق و محبت است؛سبزه سرسبزی زندگی؛سمنو برکت؛سکه رزق و روزی؛و سیر سمبل شفاو سلامتی است. در کابل و شهرهای شمالی افغانستان، سفره هفت میوه متداول است. در این سفره، هفت میوه قرار می‌گیرد، از جمله؛ کشمش سبز و سرخ، چارمغز، بادام، پسته، زردآلو و سنجد. چیدن سفره‌ای مشابه با استفاده از میوه خشک شده، در بین شیعیان پاکستان هم مرسوم است.
علاوه بر این، سفره هفت شین در میان زرتشتیان، و سفره هفت میم در برخی نقاط واقع در استان فارس در ایران متداول است. در جمهوری آذربایجان نیز بدون توجه به عدد هفت، بر روی سفره‌های نوروزی خود، آجیل قرار می‌دهند.
 
– غذاهای نوروزی
یکی از متداول‌ترین غذاهایی که به مناسبت نوروز پخته می‌شود، سمنو (سمنک، سومنک، سوملک، سمنی، سمنه) است. این غذا با استفاده از جوانه گندم تهیه می‌شود. در بیشتر کشورهایی که نوروز را جشن می‌گیرند،این غذا طبخ می‌شود. در برخی از کشورها، پختن این غذا با آیین‌های خاصی همراه است. زنان و دختران در مناطق مختلف ایران،افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان سمنو را به‌صورت دسته‌جمعی و گاه در طول شب می‌پزند و درهنگام پختن آن سرودهای مخصوصی می‌خوانند.
پختن غذاهای دیگر نیز در نوروز مرسوم است. به‌طور مثال در بخش‌هایی از ایران؛ سبزی پلو با ماهی، در ترکمنستان؛ نوروزبامه، در قزاقستان؛ اویقی آشار، در بخارا؛ انواع سمبوسه پخته می‌شود. به‌طور کلی پختن غذاهای نوروزی در هر منطقه‌ای که نوروز جشن گرفته می‌شود مرسوم است و هر منطقه‌ای غذاها و شیرینی‌های مخصوص به خود را دارد.
دید و بازدید نوروزی
دید و بازدید عید یا عید دیدنی یکی از سنت‌های نوروزی است که در بیشتر کشورهایی که آن را جشن می‌گیرند، متداول است. در برخی از مناطق، یاد کردن از گذشتگان و حاضر شدن بر مزار آنان در نوروز نیز رایج است.
 


– سیزده بدر یا طبیعت ‌گردی

مردم ایران روز سیزدهم فروردین، به مکان‌های طبیعی مانند پارک‌ها، باغ‌ها، جنگل‌ها و ماطق خارج از شهر می‌روند. این مراسم سیزده‌به‌در نام دارد. از کارهای رایج در این جشن، گره زدن سبزه و گفتن دروغ سیزده است. مراسم سیزده‌به‌در در مناطق غربی افغانستان ازجمله شهر هرات نیز برگزار می‌شود. با وجودی که روز سیزدهم فروردین در کشور افغانستان جزو تعطیلات رسمی نیست، اما مردم این مناطق برای گردش در طبیعت، عملاً کسب و کار خود را تعطیل می‌کنند. مردم این منطقه همچنین اولین چهارشنبه سال را نیز با گردش در طبیعت سپری می‌کنند. علاوه بر این، ساکنان کابل در افغانستان، در طول دو هفته اول سال برای گردش به همراه خانواده به مناطقی که در آنها گل ارغوان می‌روید، می‌روند.
یکی دیگر از آیین‌های نوروز که در آسیای میانه و کشور تاجیکستان مرسوم است، مراسم گل‌گردانی و بلبل‌خوانی است. گل گردان‌ها از دره و تپه و دامنهٔ کوه‌ها، گل چیده و اهل دهستان خود را از پایان یافتن زمستان و فرا رسیدن عروس سال و آغاز کشت و کار بهاری و آمدن نوروز مژده می‌دهند.
 


– جشن جهانی نوروز
در ۷ فروردین ۱۳۸۹ نخستین دورهٔ جشن جهانی نوروز در تهران برگزار شد و این شهر به عنوان «دبیرخانهٔ نوروز» شناخته شد. در این جشن، سران کشورهایی که نوروز را جشن می‌گیرند گردهم می‌آیند و این آیین باستانی را گرامی می‌دارند. هر ساله یکی از این کشورها، میزبان جشن جهانی نوروز است.

  • mohammad poozeshi
۱۵
اسفند

این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.

  • mohammad poozeshi
۱۵
اسفند

ایران بزرگ است

ایران کشور بزرگی است. من پیش از سفر نمی دانستم. وسعت ایران تقریبا 7 برابر بریتانیا و به بزرگی ایالت آلاسکا است. بیشتر مناطق این کشور خشک و بیابانی است از این رو شاید تصور اولیه این باشد که ایران بیابان است اما اصلا چنین نیست و تنوع اقلیمی عجیبی در این کشور وسیع وجود دارد. 

در رود کارون که طولانی ترین رودخانه ایران در جنوب غربی این کشور است قایقرانی کردیم و در جاهایی در کوهها تا زانو در برف فرو رفتیم . سفر من از امتداد کارون آغاز شد. کوههای برفی این منطقه بیشتر شبیه کوه های آلپ در خاورمیانه بود.   

تنوع قومی و زبانی بسیاری در ایران وجود دارد. تنها نیمی از مردم این کشور زبان فارسی دارند . در ایران هفت اقلیم قومی وجود دارد و ایران بزرگ ترین جمعیت یهودی ساکن را – پس از اسراییل – در خاورمیانه دارد. خلاصه اینکه ایران سرزمینی پر از شگفتی است.  


استقبال گرم

با توجه به تبلیغات و تصوری که از ایران در رسانه های جهان وجود دارد بسیاری براین باورند که ایرانی ها ازگردشگران غربی استقبال نمی کنند، اما بیشتر مردمی که من دیدم به گرمی استقبال کردند و حتی بسیاری از ایرانی ها آمریکایی ها را هم دوست دارند.خوشحالم که این حقیقت را بگویم که تقریبا درصد نگرش منفی ایرانی ها نسبت به مردم غربی صفر است.برخی از ایرانی هایی که من ملاقات کردم با سیاست های دولت های بریتانیا و آمریکا اعلام مخالفت می کردند.  

در ایران صحبت های سیاسی کمی حالت تابو به خود گرفته است و به طور کلی ما از این واقعیت آگاه بودیم اما بسیاری از مردم ایران که غالب آنها جوان – 60 درصد جمعیت- هستند ایده هایی بلند پروازانه در ذهن خود داشته و تحصیلکرده اند. جالب است که جوانان ایرانی حتی عاری از بسیاری از تعصباتی هستند که بین بسیاری از جوانان انگلیسی رواج دارد.


مناطق روستایی محافظه کارتر از شهرها 

وقتی در شهرهایی مانند تهران و اصفهان باشید  شکاف فرهنگی زیادی بین ایران و دیگر نقاط جهان را حس نمی کنید. طبیعت زندگی در این شهرها هم مثل بسیاری از شهرهای بزرگ دنیا است شلوغی، پر جنب و جوش و تم لیبرال زندگی مردم ساکن در آنها، با این حال در مناطق روستایی ایران محافظه کاری بیشتر از شهرهاست.  

تام آلن (همکار فیلمبرداری من) و من با پای پیاده به عمق کوه های زاگرس سفر کردیم و مراقب بودیم و در این منطقه مراقب حساسیت های فرهنگی که وجود دارد بودیم. برای مثال ما مراقب بودیم بدون اجازه از کسی از آنها عکس نگیریم و یا به زنان بومی نزدیک نشده و با آنها صحبت نکنیم چون این کار ممکن بود در برخی مناطق روستایی با اخم و تخم مردم مواجهمان کند.  


جالب این است که بدانید در ایران اگر حتی در مواردی این قوانین را نقض کنید و به عنوان یک گردشگر خارجی پای خود را از خطوط قرمز فرهنگی کمی جلوتر بگذارید،نهایت رفتاری که با شما می شود این است که فردی از بومی ها شما را به کناری می کشد و به شما تذکر می دهد . فرهنگ نجیبانه و میهمان نوازی ایرانی ها به قدری است که تقریبا امکان وقوع هر نوع حادثه بدی با خارجی ها را به مرز صفر می رساند. 
 
تعارف

تعارف یکی از قوانین و مقررات سردرگم کننده ومنحصر به فرد ایرانی هاست. تعارف یعنی اینکه مثلا اگر بخواهید چیزی بخرید فروشنده ابتدا به شما خواهد گفت که نمی خواهد پولی دریافت کند و به اصرار می گوید پول نمی گیرد اما نباید شما باور کنید و باید به پرداخت پول اصرار کنید تا پس از دو سه مرتبه اصرار دو طرفه در نهایت فروشنده پول را بگیرد.   

این رفتار عجیب در همه جای ایران یک هنجار است . مشکلی که در این زمینه پیش می آید این است که در مواقعی شما در سفر به بسیاری از مناطق روستایی ایران واقعا با افرادی روبرو می شوید که می خواهند بر اساس سنت میهمان نوازی به طور رایگان کالا یا خدماتی (غذا، نوشیدنی؛ محل اقامت و..) را در اختیار شما بگذارند . رفتار شما در این مواقع باید ابتدا بر امتناع باشد و اگر دیدید اصرار زیادی می کند می توانید در نهایت قبول کنید. تشخیص مرزهای بین تعارف و درخواست های واقعی می تواند سرگرمی جالب سفر به ایران باشد اما باید دانست که درک و شناخت این موضوع برای نحوه رفتار و مواجهه با ایرانی ها بسیار مهم است.   

جذابیت مردم ایران

مناظر زیبا و تاریخ شگرف و غنی از خصوصیات بارز ایران است اما بزرگترین ویژگی خاص ایران در مردم این کشور است.  میهمان نوازی بخشی ذاتی از فرهنگ ایرانی است. من در هیچ کشوری از جهان چنین چیزی را ندیده ام.  در طول سفر به ایران هر زمان که راهی را اشتباه می رفتیم و به دردسری می افتادیم یک فرد ایرانی زمان خود را صرف می کرد تا برنامه ما طبق روال خود به پیش رود.  

بدترین حادثه ما در جریان سفر به ایران وقتی بود که قایق من در رود کارون واژگون شد و پاروی خود را از دست دادم. این حادثه می توانست پایان فاجعه باری برای سفر من به ایران باشد اما اولین شخصی که در نزدیک ترین شهر دیدیم یک راننده تاکسی بود او بلافاصله همه  مسافرانش را پیاده و کسب و کار روزانه خود را تعطیل کرد و ما را سوار کرد تا برای تهیه پارو برویم.  

او در نهایت توانست یک پاروی جدید برایم پیدا کند و ما شب را پیروزمندانه به خانه روستایی او رفتیم و میهمان کباب و داستان هایش در آن شب کوهستان بودیم.

  • mohammad poozeshi